یکی از مواد غذایی ایرانیان خرماست که در ماه مبارک رمضان بیشتر خورده میشود. خرما میوهای مغذی و مفید است و بسیاری از افراد روزهی خود را با آن باز میکنند.
این میوه سرشار از فیبر طبیعی است و روغن، کلسیم، گوگرد، آهن، پتاسیم، فسفر، منگنز، مس و منیزیم به وفور در آن یافت میشود. به علاوه خرما سرشار از ویتامینها و مواد معدنی مختلف است. به طوری که گفته شده وجود خرما در یک رژیم غذایی سالم و متعادل اجتنابناپذیر است.
امروزه برخی خوراکیها مانند زولبیا و بامیه جای خرما را در سفره افطار گرفته است، اما کارشناسان تغذیه تاکید میکنند هیچ مادهی غذایی برای باز کردن روزه خواص خرما را ندارد.
افراد به روشهای مختلفی از خرما استفاده میکنند. مانند مخلوط کردن شیرهی خرما با شیر، خوردن آن با نان و کره تا تهیهی غذا و شیرینیهای لذیذ و مقوی متنوع.
خوردن خرما در ماه مبارک رمضان و باز کردن روزه توسط آن باعث میشود از زیادهخوری پس از افطار جلوگیری شود. وقتی بدن مواد غذایی خرما را جذب میکند، احساس گرسنگی رفع میشود؛ بنابراین میتوان سایر مواد غذایی را کمتر و آرامتر خورد. هر صد گرم خرما بیش از 300 کالری انرژی تولید میکند. خرما انرژی کافی را به افراد خسته میرساند.
بدن انسان هنگام افطار، به غذایی نیاز دارد که به سرعت هضم شود و معده
را اذیت نکند و آن را فعال کند و به سرعت مواد مورد نیاز به بدن جذب شود
و به مغز و عضلات برسد تا ذهن و بدن توانایی خود را باز یابند؛ همهی اینها
با مصرف خرما امکان پذیر است
خواص درمانی
![]()
خرما در درمان یبوست، اختلالات رودهای، مشکلات قلبی، ضعف جنسی و اسهال مفید است و جزو مواد غذایی ملین به شمار میآید. به همین دلیل برای افرادی که از یبوست رنج میبرند مفید اعلام شده است. برای این که هر چه بهتر و بیشتر از این خاصیت خرما استفاده کنید، بهتر است خرما را یک شب کامل در آب خیس دهید. صبح روز بعد خرماهای خیس خورده را مانند شربت مصرف کنید.
مواد موجود در خرما، برای درمان هرگونه اختلال رودهای مفید است و مصرف مداوم آن، رشد باکتریهای مفید در روده را افزایش میدهد.
افزایش وزن
خرما بخشی از رژیم غذایی سالم است چرا که قند، چربی، پروتئین و انواع ویتامینهای ضروری در آن موجودند. بنابراین این مادهی غذایی در مقابله با کمبود وزن، کمک مؤثری خواهد بود.
قلب
ثابت شده است خرمایی که شب در آب خیس شده و صبح مصرف شود، برای قلبهای ضعیف مفید است. اگر این کار را دو بار در هفته انجام دهید به تقویت قلب خود کمک کردهاید.
اسهال
خرماهای رسیده حاوی پتاسیم هستند. پتاسیم نیز برای کنترل اسهال مفید است. به علاوه این محصول به راحتی قابل هضم بوده و از این رو در بر طرف شدن مشکلات ناشی از اسهال کمک میکند.
ادامه مطلب در ادامه:
نویسنده : اميرعباس
برچسبها: خرما برترين ميوه بهشتي, خرما, برترين, بهشت, بهشتي, برترين ميوه, پر خاصيت ترين ميوه, گرم, رطب, الرطب,
چه زيبا و تسلّيبخش امام به حق ناطق اعليحضرت جعفربنمحمّدٍالصادق7 فرمودهاند
«نَفَسُ المَهْموم لَنا المُغْتَمِّ لِظُلمِنا تَسبيحٌ، وَ هَمّهُ لِأمْرِنا عِبادة، وَ كِتمانه لِسِرِّنا جهاد في سَبيلِ الله»
يعني نفسكشيدن كسيكه براي ما اندوهگين است و براي ستمي كه به ما شده، غمگين است، تسبيح ميباشد. و همتگماشتنش براي امر ما عبادت است و پنهان داشتن او راز ما را، جهاد در راه خداست. راوي گويد: محمّدبنسعيد به من گفت: اين روايت را با آب طلا بنويس كه من چيزي بهتر از اين ننوشتهام.
«اصول كافي»، محمّدبنيعقوب كليني، حديث 2270.
تاریخ : شنبه 31 فروردين 1392 زمان : 17:45
نویسنده : اميرعباس
برچسبها: احادیث, نفسكشيدن كسيكه براي ما اندوهگين است, عبادت می باشد, عبادت واقعی, حقیقت,
حديث
امام صادق(ع) فرمودند:
پرهیزگارترین مردم کسی است که در مورد شبهه توقف کند
عابدترین مردم کسی است که واجبات را انجام دهد
زاهدترین مردم کسی است که حرام را ترک کند
زحمت کش ترین مردم کسی است که گناه نکند
تاریخ : دو شنبه 26 فروردين 1392 زمان : 21:58نویسنده : اميرعباس
برچسبها: حديث,
حسن ممدوحی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفته هرگونه پیشرفت علمی «مضر» به حال تقوا و پاکدامنی جامعه «حرام» است و خداوند از نصب و راهاندازی «رایتل» راضی نیست.
به گزارش روز پنجشنبه (هشتم فروردین) خبرگزاری «رسا»٬ آقای ممدوحی در پاسخ کوتاه خود در خصوص حکم نصب و راهاندازی رایتل اظهار کرده است: «قطعاً مرضی خدا و امام زمان نیست و باید آن را منع نمود.» وی افزوده که «فساد گستردة رایتل قطعی است و در شرایط فعلی جامعه، راهاندازی آن بسترسازی برای فساد مضاعف است.» این نماینده مجلس خبرگان رهبری اضافه کرده «هر گونه پیشرفت علمی مضر به حال تقوی و پاکدامنی جامعه قطعا حرام و حیثیت علمی و فنی مسأله ربطی به شیوع فساد ندارد.» راهاندازی خدمات تصویری سیم کارتهای اپراتور سوم تلفن همراه (رایتل) در ایران با اعتراض گروهی از نمایندگان مجلس و برخی مراجع تقلید مواجه شده است. ۱۴ بهمن ماه سال گذشته ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید قم با صدور فتوایی از شرکتهای خصوصی و دولتی خواسته بود از خدمات تصویری «رایتل» استفاده نکنند. علی طاهری٬ سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس سوم بهمن ماه نیز از نگرانی اعضای این کمیسیون در مورد عدم رعایت شئونات اسلامی در مکالمات تصویری اپراتور جدید تلفن همراه (رایتل) خبر داده بود. آقای طاهری گفته بود سیمکارت «رایتل» علاوه بر صوت، تصویر را هم منتقل میکند که این موضوع باعث بروز نگرانیهایی در میان «متدینین» جامعه شده است.
تاریخ : شنبه 17 فروردين 1392 زمان : 23:26
نویسنده : اميرعباس
برچسبها: حسین ممدوحی , سیم کارت رایتل , محرم و نامحرم , بی حجاب,
حضرت امام محمد تقي جوادالأئمه (ع )
امام نهم شيعيان حضرت جواد (ع ) در سال 195هجري در مدينه ولادت يافت .
نام نامي اش محمد معروف به جواد و تقي است .
القاب ديگري مانند : رضي و متقي نيز داشته ، ولي تقي از همه معروفتر مي باشد . مادر گرامي اش سبيکه يا خيزران است که اين دو نام در تاريخ زندگي آن حضرت ثبت است .
امام محمد تقي (ع ) هنگام وفات پدر 8 ساله بود . پس از شهادت جانگداز حضرت رضا عليه السلام در اواخر ماه صفر سال 203 ه مقام امامت به فرزند ارجمندش حضرت جوادالأئمه (ع ) انتقال يافت .
مأمون خليفه عباسي که همچون ساير خلفاي بني عباس از پيشرفت معنوي و نفوذ باطني امامان معصوم و گسترش فضايل آنها در بين مردم هراس داشت ، سعي کرد ابن الرضا را تحت مراقبت خاص خويش قرار دهد .
" از اينجا بود که مأمون نخستين کاري که کرد ، دختر خويش ام الفضل را به ازدواج حضرت امام جواد (ع ) درآورد ، تا مراقبي دايمي و از درون خانه ، بر امام گمارده باشد . رنجهاي دايمي که امام جواد (ع ) از ناحيه اين مأمور خانگي برده است ، در تاريخ معروف است " .
از روشهايي که مأمون در مورد حضرت رضا (ع ) به کار مي بست ، تشکيل مجالس بحث و مناظره بود .
مأمون و بعد معتصم عباسي مي خواستند از اين راه - به گمان باطل خود - امام (ع ) را در تنگنا قرار دهند .
در مورد فرزندش حضرت جواد (ع ) نيز چنين روشي را به کار بستند . به خصوص که در آغاز امامت هنوز سني از عمر امام جواد (ع ) نگذشته بود . مأمون نمي دانست که مقام ولايت و امامت که موهبتي است الهي ، بستگي به کمي و زيادي سالهاي عمر ندارد .
باري ، حضرت جواد (ع ) با عمر کوتاه خود که همچون نوگل بهاران زودگذر بود ، و در دوره اي که فرقه هاي مختلف اسلامي و غير اسلامي در ميدان رشد و نمو يافته بودند و دانشمندان بزرگي در اين دوران ، زندگي مي کردند و علوم و فنون ساير ملتها پيشرفت نموده و کتابهاي زيادي به زبان عربي ترجمه و در دسترس قرار گرفته بود ، با کمي سن وارد بحثهاي علمي گرديد و با سرمايه خدايي امامت که از سرچشمه ولايت مطلقه و الهام رباني مايه گرفته بود ، احکام اسلامي را مانند پدران و اجداد بزرگوارش گسترش داد و به تعليم و ارشاد پرداخت و به مسائل بسياري پاسخ گفت .
براي نمونه ، يکي از مناظره هاي ( = احتجاجات ) حضرت امام محمد تقي (ع ) را در زير نقل مي کنيم : " عياشي در تفسير خود از ذرقان که همنشين و دوست احمد بن ابي دؤاد بود ، نقل مي کند که ذرقان گفت : روزي دوستش ( ابن ابي دؤاد ) از دربار معتصم عباسي برگشت و بسيار گرفته و پريشان حال به نظر رسيد .
گفتم : چه شده است که امروز اين چنين ناراحتي ؟
گفت : در حضور خليفه و ابوجعفر فرزند علي بن موسي الرضا جرياني پيش آمد که مايه شرمساري و خواري ما گرديد .
گفتم : چگونه ؟ گفت : سارقي را به حضور خليفه آورده بودند که سرقتش آشکار و دزد اقرار به دزدي کرده بود .
خليفه طريقه اجراي حد و قصاص را پرسيد . عده اي از فقها حاضر بودند ، خليفه دستور داد بقيه فقيهان را نيز حاضر کردند ، و محمد بن علي الرضا را هم خواست . خليفه از ما پرسيد : حد اسلامي چگونه بايد جاري شود ؟
من گفتم : از مچ دست بايد قطع گردد . خليفه گفت : به چه دليل ؟ گفتم : به دليل آنکه دست شامل انگشتان و کف دست تا مچ دست است ، و در قرآن کريم در آيه تيمم آمده است : فامسحوا بوجوهکم و ايديکم . بسياري از فقيهان حاضر در جلسه گفته مرا تصديق کردند .
يک دسته از علماء گفتند : بايد دست را از مرفق بريد . خليفه پرسيد : به چه دليل ؟ گفتند : به دليل آيه وضو که در قرآن کريم آمده است : ... و ايديکم الي المرافق . و اين آيه نشان مي دهد که دست دزد را بايد از مرفق بريد .
دسته ديگر گفتند : دست را از شانه بايد بريد چون دست شامل تمام اين اجزاء مي شود . و چون بحث و اختلاف پيش آمد ، خليفه روي به حضرت ابوجعفر محمد بن علي کرد و گفت : يا اباجعفر ، شما در اين مسأله چه مي گوييد ؟
آن حضرت فرمود : علماي شما در اين باره سخن گفتند . من را از بيان مطلب معذور بدار . خليفه گفت : به خدا سوگند که شما هم بايد نظر خود را بيان کنيد .
حضرت جواد فرمود : اکنون که من را سوگند مي دهي پاسخ آن را مي گويم .
اين مطالبي که علماي اهل سنت درباره حد دزدي بيان کردند خطاست . حد صحيح اسلامي آن است که بايد انگشتان دست را غير از انگشت ابهام قطع کرد .
خليفه پرسيد : چرا ؟ امام (ع ) فرمود : زيرا رسول الله (ص ) فرموده است سجود بايد بر هفت عضو از بدن انجام شود : پيشاني ، دو کف دست ، دو سر زانو ، دو انگشت ابهام پا ، و اگر دست را از شانه يا مرفق يا مچ قطع کنند براي سجده حق تعالي محلي باقي نمي ماند ، و در قرآن کريم آمده است " و ان المساجد لله ... " سجده گاه ها از آن خداست ، پس کسي نبايد آنها را ببرد .
معتصم از اين حکم الهي و منطقي بسيار مسرور شد ، و آن را تصديق کرد و امر نمود انگشتان دزد را برابر حکم حضرت جواد (ع ) قطع کردند .
ذرقان مي گويد : ابن ابي دؤاد سخت پريشان شده بود ، که چرا نظر او در محضر خليفه رد شده است
. سه روز پس از اين جريان نزد معتصم رفت و گفت : يا اميرالمؤمنين ، آمده ام تو را نصيحتي کنم و اين نصحيت را به شکرانه محبتي که نسبت به ما داري مي گويم .
معتصم گفت : بگو . ابن ابي دؤاد گفت : وقتي مجلسي از فقها و علما تشکيل مي دهي تا يک مسأله يا مسائلي را در آنجا مطرح کني ، همه بزرگان کشوري و لشکري حاضر هستند ، حتي خادمان و دربانان و پاسبانان شاهد آن مجلس و گفتگوهايي که در حضور تو مي شود هستند ، و چون مي بينند که رأي علماي بزرگ تو در برابر رأي محمد بن علي الجواد ارزشي ندارد ، کم کم مردم به آن حضرت توجه مي کنند و خلافت از خاندان تو به خانواده آل علي منتقل مي گردد ، و پايه هاي قدرت و شوکت تو متزلزل مي گردد .
اين بدگويي و اندرز غرض آلود در وجود معتصم کار کرد و از آن روز در صدد برآمد اين مشعل نوراني و اين سرچشمه دانش و فضيلت را خاموش سازد . اين روش را - قبل از معتصم - مأمون نيز در مورد حضرت جوادالأئمه (ع ) به کار مي برد ، چنانکه در آغاز امامت امام نهم ، مأمون دوباره دست به تشکيل مجالس مناظره زد و از جمله از يحيي بن اکثم که قاضي بزرگ دربار وي بود ، خواست تا از امام (ع ) پرسشهايي کند ، شايد بتواند از اين راه به موقعيت امام (ع ) ضربتي وارد کند . اما نشد ، و اما از همه اين مناظرات سربلند درآمد .
روزي از آنجا که " يحيي بن اکثم " به اشاره مأمون مي خواست پرسشهاي خود را مطرح سازد مأمون نيز موافقت کرد ، و امام جواد (ع ) و همه بزرگان و دانشمندان را در مجلس حاضر کرد . مأمون نسبت به حضرت امام محمد تقي (ع ) احترام بسيار کرد و آنگاه از يحيي خواست آنچه مي خواهد بپرسد . يحيي که پيرمردي سالمند بود ، پس از اجازه مأمون و حضرت جواد (ع ) گفت : اجازه مي فرمايي مسأله اي از فقه بپرسم ؟ حضرت جواد فرمود : آنچه دلت مي خواهد بپرس .
يحيي بن اکثم پرسيد : اگر کسي در حال احرام قتل صيد کرد چه بايد بکند ؟ حضرت جواد (ع ) فرمود : آيا قاتل صيد محل بوده يا محرم ؟ عالم بوده يا جاهل ؟ به عمد صيد کرده يا خطا ؟ محرم آزاد بوده يا بنده ؟ صغير بوده يا کبير ؟ اول قتل او بوده يا صياد بوده و کارش صيد بوده ؟ آيا حيواني را که کشته است صيد تمام بوده يا بچه صيد ؟ آيا در اين قتل پشيمان شده يا نه ؟ آيا اين عمل در شب بوده يا روز ؟ احرام محرم براي عمره بوده يا احرام حج ؟ يحيي دچار حيرت عجيبي شد . نمي دانست چگونه جواب گويد .
سر به زير انداخت و عرق خجالت بر سر و رويش نشست . درباريان به يکديگر نگاه مي کردند .
مأمون نيز که سخت آشفته حال شده بود در ميان سکوتي که بر مجلس حکمفرما بود ، روي به بني عباس و اطرافيان کرد و گفت : - ديديد و ابوجعفر محمد بن علي الرضا را شناختيد ؟ سپس بحث را تغيير داد تا از حيرت حاضران بکاهد . باري ، موقعيت امام جواد (ع ) پس از اين مناظرات بيشتر استوار شد .
امام جواد (ع ) در مدت 17سال دوران امامت به نشر و تعليم حقايق اسلام پرداخت ، و شاگردان و اصحاب برجسته اي داشت که : هر يک خود قله اي بودند از قله هاي فرهنگ و معارف اسلامي مانند :
ابن ابي عمير بغدادي ، ابوجعفر محمد بن سنان زاهري ، احمد بن ابي نصر بزنطي کوفي ، ابوتمام حبيب اوس طائي - شاعر شيعي مشهور - ابوالحسن علي بن مهزيار اهوازي و فضل بن شاذان نيشابوري که در قرن سوم هجري مي زيسته اند .
اينان نيز ( همچنانکه امام بزرگوارشان هميشه تحت نظر بود ) هر کدام به گونه اي مورد تعقيب و گرفتاري بودند .
فضل بن شاذان را از نيشابور بيرون کردند .
عبدالله بن طاهر چنين کرد و سپس کتب او را تفتيش کرد و چون مطالب آن کتابها را - درباره توحيد و ... - به او گفتند قانع نشد و گفت مي خواهم عقيده سياسي او را نيز بدانم .
ابوتمام شاعر نيز از اين امر بي بهره نبود ، اميراني که خود اهل شعر و ادب بودند حاضر نبودند شعر او را - که بهترين شاعر آن روزگار بود ، چنانکه در تاريخ ادبيات عرب و اسلام معروف است - بشنوند و نسخه از آن داشته باشند .
اگر کسي شعر او را براي آنان ، بدون اطلاع قبلي ، مي نوشت و آنان از شعر لذت مي بردند و آن را مي پسنديدند ، همين که آگاه مي شدند که از ابوتمام است يعني شاعر شيعي معتقد به امام جواد (ع ) و مروج آن مرام ، دستور مي دادند که آن نوشته را پاره کنند .
ابن ابي عمير - عالم ثقه مورد اعتماد بزرگ - نيز در زمان هارون و مأمون ، محنتهاي بسيار ديد ، او را سالها زنداني کردند ، تازيانه ها زدند . کتابهاي او را که مأخذ عمده علم دين بود ، گرفتند و باعث تلف شدن آن شدند و ... بدين سان دستگاه جبار عباسي با هواخواهان علم و فضيلت رفتار مي کرد و چه ظالمانه !
شهادت حضرت جواد (ع )
اين نوگل باغ ولايت و عصمت گرچه کوتاه عمر بود ولي رنگ و بويش مشام جانها را بهره مند ساخت .
آثار فکري و رواياتي که از آن حضرت نقل شده و مسائلي را که آن امام پاسخ گفته و کلماتي که از آن حضرت بر جاي مانده ، تا ابد زينت بخش صفحات تاريخ اسلام است .
دوران عمر آن امام بزرگوار 25سال و دوره امامتش 17سال بوده است . معتصم عباسي از حضرت جواد (ع ) دعوت کرد که از مدينه به بغداد بيايد .
امام جواد در ماه محرم سال 220هجري به بغداد وارد شد . معتصم که عموي ام الفضل زوجه حضرت جواد بود ، با جعفر پسر مأمون و ام الفضل بر قتل آن حضرت همداستان شدند . علت اين امر - همچنان که اشاره کرديم - اين انديشه شوم بود که مبادا خلافت از بني عباس به علويان منتقل شود .
از اين جهت ، درصدد تحريک ام الفضل برآمدند و به وي گفتند تو دختر و برادرزاده خليفه هستي ، و احترامت از هر جهت لازم است و شوهر تو محمد بن علي الجواد ، مادر علي هادي فرزند خود را بر تو رجحان مي نهد .
اين دو تن آن قدر وسوسه کردند تا ام الفضل - چنان که روش زنان نازاست - تحت تأثير حسادت قرار گرفت و در باطن از شوهر بزرگوار جوانش آزرده خاطر شد و به تحريک و تلقين معتصم و جعفر برادرش ، تسليم گرديد .
آنگاه اين دو فرد جنايتکار سمي کشنده در انگور وارد کردند و به خانه امام فرستاده تا سياه روي دو جهان ، ام الفضل ، آنها را به شوهرش بخوراند . ام الفضل طبق انگور را در برابر امام جواد (ع ) گذاشت ، و از انگورها تعريف و توصيف کرد و حضرت جواد (ع ) را به خوردن انگور وادار و در اين امر اصرار کرد .
امام جواد (ع ) مقداري از آن انگور را تناول فرمود . چيزي نگذشت آثار سم را در وجود خود احساس فرمود و درد و رنج شديدي بر آن حضرت عارض گشت .
ام الفضل سيه کار با ديدن آن حالت دردناک در شوهر جوان ، پشيمان و گريان شد ، اما پشيماني سودي نداشت .
حضرت جواد (ع ) فرمود : چرا گريه مي کني ؟ اکنون که مرا کشتي گريه تو سودي ندارد . بدان که خداوند متعال در اين چند روزه دنيا تو را به دردي مبتلا کند و به روزگاري بيفتي که نتواني از آن نجات بيابي . در مورد مسموم کردن حضرت جواد (ع ) قولهاي ديگري هم نقل شده است .
زنان و فرزندان حضرت جواد (ع )
زن حضرت جواد (ع ) ام الفضل دختر مأمون بود . حضرت جواد (ع ) از ام الفضل فرزندي نداشت .
حضرت امام محمد تقي زوجه ديگري مشهور به ام ولد و به نام سمانه مغربيه داشته است .
فرزندان آن حضرت را 4 پسر و 4 دختر نوشته اند بدين شرح :
1 - حضرت ابوالحسن امام علي النقي ( هادي )
2 - ابواحمد موسي مبرقع
3 - ابواحمد حسين
4 - ابوموسي عمران
5 - فاطمه
6- خديجه
7- ام کلثوم
8- حکيمه حضرت جواد (ع ) مانند جده اش فاطمه زهرا زندگاني کوتاه و عمري سراسر رنج و مظلوميت داشت .
بدخواهان نگذاشتند اين مشعل نوراني نورافشاني کند . امام نهم ما در آخر ماه ذيقعده سال 220ه . به سراي جاويدان شتافت . قبر مطهرش در کاظميه يا کاظمين است ، عقب قبر منور جدش حضرت موسي بن جعفر (ع ) زيارتگاه
نویسنده : اميرعباس
برچسبها: حضرت امام محمد تقي جوادالأئمه (ع ), امام جواد, امام محمد تقي , زندگي نامه امام جواد, زندگي نامه امام محمد تقي,
احکام “حجاب و عفاف” از دیدگاه مراجع تقليد
احکام “حجاب و عفاف” از دیدگاه مراجع تقليد
امام خمینی (ره)
اصل حکم حجاب از ضروریات است و منکر آن حکم منکر ضروری را دارد و منکر ضروری محکوم کیفر است مگر اینکه معلوم باشد منکر خدا یا رسول نیست.
آیت الله خامنه ای
اصل حجاب ضروری دین است ولی بعضی فروع آن ممکن است ضروری نباشد و بی اعتنایی به اصل حجاب و عدم رعایت آن معصیت و گناه است.
آیت الله بهجت
بی اعتنایی به حجاب گناه است و داشتن حجاب واجب است.
آیت الله تبریزی
اصل حجاب برای زنان از ضروریات دین است و حکم کسانی که به آن بی اعتنایی نمایند حکم بی اعتنایی به سایر تکالیف دینی است.
آیت الله صافی
اصل وجوب حجاب فی الجمله از ضروریات اسلام است و منکر آن مرتد است ولی به اعتنایی به آن با عدم انکار وجوب ان باعث فسق است.
آیت الله سیستانی
اصل حجاب از مسلمات شریعت است و در قرآن امده است ولی کسانی که توجه به وضوح آن ندارند انکار آن مستلزم انکار نبوت نیست و بی اعتنایی عملی گناه است.
آیت الله مکارم
حجاب از ضروریات دین است ولی انکار آن برای کسانی که از ضروری بودن آن آگاهی ندارند موجب ارتداد نمی شود.
آیت الله اردبیلی
اصل لزوم حجاب برای زن از ضروریات اسلام است هر چند بعضی از جزئیات آن از ضروریات نیست.
محدوده پوشش بدن و موی زنان در میان نامحرمان
امام خمینی (ره)
زن باید بدن و موی خود را از مرد نامحرم بپوشاند بلکه احتیاط واجب آن است که بدن وموی خود را از پسری هم که بالغ نشده ولی خوب و بد را می فهمد وبه حدی رسیده که مورد نظر شهوانی است بپوشاند.
آیت الله گلپایگانی
زن باید بدن و موی خود را از مرد نامحرم بپوشاند بلکه احتیاط واجب آن است که از پسری هم که بالغ نشده ولی خوب و بد را می فهمد و از نگاه کردن تحریک و تهییج شهوت او عادتاً ممکن باشد بدن و موی خود را بپوشاند.
آیت الله بهجت
زن باید بدن و موی خود را از مرد نامحرم بپوشاند اگر چه کمک به حرام و قصد لذتی در بین نباشد بلکه احتیاط واجب آن است که از پسر غیر بالغ که خوب و بد را می فهمد نیز خود را بپوشاند.
آیت الله سیستانی
زن باید موی سر و بدن (غیر از صورت و دستها) خود را از مرد نامحرم بپوشاند و احتیاط لازم آن است که بدن و موی خود را از پسری هم که بالغ نشده ولی خوب و بد را می فهمد و احتمال می رود که نگاهش به بدن زن موجب تحریک شهوتش شود بپوشاند ولی زن می تواند صورت و دستهایش را تا مچ از مرد نامحرم نپوشاند مگر در صورتیکه بترسد به حرام بیفتد یا به قصد مبتلا کردن مرد به نگاه حرام باشد که نپوشاند در این دو صورت جائز نیست.
آیت الله مکارم
واجب است زن بدن و موی خود را از نامحرم بپوشاند و احتیاط مستحب آن است که از پسر نابالغ که خوب و بد را بفهمد و به حدی رسیده که مورد نظر شهوانی است مستور دارد ولی پوشانیدن صورت و دستها تا مچ واجب نیست.
آیت الله اردبیلی
زن باید بدن و موی خود را از مرد نامحرم بپوشاند بلکه احتیاط ان است که بدن و موی خود را از پسری هم که بالغ نشده اما خوب و بد را می فهمد و به حدی رسیده که ممکن است به قصد لذت نگاه کند بپوشاند لکن پوشاندن صورت و دستها تا مچ اگر به قصد نشان دادن به مردها و لذت بردن انها نباشد لازم نیست هر چند خوب است ولی بنابر احتیاط قدمهای خود را بپوشاند.
تاریخ : سه شنبه 13 فروردين 1392 زمان : 20:29نویسنده : اميرعباس
برچسبها: احکام “حجاب و عفاف” از دیدگاه مراجع تقليد, احكام حجاب, حجاب زن , چگونگي حجاب, فلسفه حجاب , ,
احكام حجاب و رابطه با نامحرم
آیت الله صافی گلپایگانی
احكام حجاب و رابطه با نامحرم
آیت الله صافی گلپایگانی
س) پوشاندن پا از مچ تا انگشتان در مقابل نامحرم براي زن واجب است يا نه؟
ج ) بلي زن در مقابل نامحرم بايد روي پاها را هم بپوشاند.
س) سلام بر نامحرم چه حكمي دارد؟
ج ) در محيطهاي جمعي سلام بر جمع مانعي ندارد؛ ولي بهتر است از سلامهاي خصوصي كه نوعاً زمينه ساز فتنه است، اجتناب شود. از اميرمؤمنان عليهالسلام روايت شده است كه فرمود: «من به زن جوان سلام نميكنم؛ زيرا ميترسم در قلبم چيزي خلجان كند كه مطلوب پروردگار نيست.»
س) آيا صحبت با نامحرم در محيط خلوت و به مدت طولاني جايز است؟
ج ) اگر محيط خلوتي باشد كه ديگري نتواند به آن وارد شود بودن دو نامحرم در آن مكان، حرام است، و در غير آنجا هم، اگر صحبتهاي شهواني باشد، يا مفسده ديگري بر آن مترتب شود، جايز نيست.
س) آيا رعايت حجاب در مقابل پسر خاله و پسر عمو لازم است، اگر چه مسنتر از خودم و جاي پدرم باشند؟
ج ) پسر عمه، پسر خاله، پسر دايي و پسر عمو همه نامحرم هستند و رعايت حجاب در برابر آنها واجب و ترك آن گناه است؛ و بالا بودن سن آنان موجب تغيير حكم نيست.
س) آيا ميتوانيم با دختر نامحرمي، صيغه خواهر و برادري بخوانيم، و مثل خواهر و برادر با هم رفتار كنيم؟
ج ) خير، صيغه خواهر و برادري با نامحرم مشروع نيست، آنچه موجب محرميت ميشود، انجام عقد ازدواج بصورت دائم يا موقت، با رعايت شرائط مربوطه است.
س) با توجّه به اينكه كلاسهاي دانشجويان دختر و پسر با هم برگزار ميشود، طبعاً ناخودآگاه چشم آدم به دختران نامحرم ميافتد، حكم آن چيست؟
ج ) نگاه غير عمدي و بدون قصد لذت اشكال ندارد.
س) شنيدهام كه ميگويند گريم جزء آرايش حساب نميشود، آيا اين مطلب درست است، و گريم كردن جايز است؟
ج ) گريم ـ اگر همراه كار حرامي نباشد ـ اشكال ندارد. بنابراين، گريم مردان به وسيله مردان يا زنان به وسيله زنان اشكال ندارد.
امّا اگر گريم زن يا مرد به وسيله نامحرم صورت بگيرد، جايز نيست. نكته ديگر آن كه هر جا «گريم» به عنوان آرايش يا آرايش و تغيير چهره براي خانمها باشد، بايد از نامحرم پوشانده شود؛ امّا اگر صرفاً براي تغيير چهره باشد، احوط پوشاندن آن از نامحرم است.
س) در جلسات عقد و عروسي كه داماد وارد ميشود، تكليف خانمهايي كهبا او نامحرم هستند چيست؟
ج ) در مقابل داماد و ساير نامحرمان بايد رعايت حجاب كامل را بنمايند و فرقي بين مجلس عروسي و ساير موارد نيست.
س) عكسهايي كه در كودكي (قبل از تكليف) گرفتهايم و مسلماً بدون حجاب و... بوده، الان كه بزرگ شدهايم، اگر نامحرم ببيند ـ مثلاً پسر خاله يا شوهر عمه و... آيا اشكال شرعي دارد؟
ج ) اگر نامحرم بدون قصد لذت به عكسها نگاه كند مانعي ندارد و شما هم تكليفي نداريد.
س) در عقدها و عروسيها كه معمولاً خانمها با لباسهاي ويژه آن مراسم شركت دارند و در اكثر مواقع نيز لباسها، بدن نما است و فيلمبرداري صورت ميگيرد تكليف ما چيست؟
ج ) اگر ميدانيد يا احتمال ميدهيد كه در آينده اين فيلمها توسط افراد نامحرم مشاهده ميگردد لازم است حجاب كامل خود را موقع فيلمبرداري مراعات كنيد و اگر نميتوانيد، از واقع شدن در مقابل دوربين فيلمبرداري خودداري نماييد.
س) استفاده از كرمهاي چرب كننده، مرطوب كننده، ضد آفتاب و... بر روي دست و صورت، اگر به منظور محافظت از پوست بكار برده شود ولو اينكه خوشبو باشد و يا باعث سفيد و روشن شدن پوست شوند؛ چه حكمي دارد؟
ج ) اگر آرايش و زينت محسوب نشود، و بوي خوش آن موجب التذاذ و تحريك نامحرم نگردد اشكال ندارد.
ولي در هر صورت بنابر احتياط واجب، صورت را از نامحرم بپوشاند.
س) در خانواده ما رسم است كه در ميهمانيها همه بستگان با يكديگر دست ميدهند. دستدادن بدونقصد لذت چه صورت دارد؟
ج ) دست دادن با نامحرم، اگر چه از بستگان نزديك مثل پسر دايي و پسر عمو باشند، حتي بدون قصد لذت هم جايز نيست. لازم است آنها را با احكام شرعي آشنا سازيد.
س) آيا دايي يا عموي جوان ميتواند دختر خواهر يا دختر برادر خود را كه جوان است، ببوسد؟
ج ) اگر قصد لذت شهواني و ريبه در كار نباشد، اشكال ندارد.
س) آيا چيدن و رنگ كردن ابرو جايز است؟
ج ) اصلاح و رنگ كردن ابرو براي خانمها اشكال ندارد؛ ولي بايد از نامحرم پوشانده شود.
س) نگاه كردن به استاد مرد براي بهتر فهميدن درس چگونه است؟
ج ) نگاه به صورت و گردن و دستهاي مرد نامحرم كه معمولا نميپوشانند، بدون قصد لذت و ريبه اشكال ندارد.
س) پوشيدن جوراب نازك براي خانمها چه حكمي دارد؟
ج ) چون پوشاندن روي پا در مقابل نامحرم واجب است. بنابراين، استفاده از جوراب نازك كه پوست پا از زير آن پيدا باشد در مقابل نامحرم جايز نيست.
س) اگر انسان با دوست دختر خود به امامزاده برود و زيارت كند، آيا زيارتش همانند دوست معمولي صحيح است؟
ج ) رفتن به زيارت امامزادگان براي كسب ثواب است. اگر انسان در مسير كسب ثواب، گناهي مرتكب گردد، واضح است كه به پاداش مذكور نخواهد رسيد و چه بسا موجب افزايش گناه نيز بشود.
س) آيا پوشيدن لباس تنگ و كوتاه براي خانمها جايز است؟
ج ) لباس خانمها در مقابل نامحرم، بايد اولاً بدن را بپوشاند و ثانياً بنحوي نباشد كه موجب تحريك نامحرم گردد، و برجستگيهاي بدن در آن ظاهر باشد.
س) لبخند زدن هنگام صحبت با نامحرم چه حكمي دارد؟
ج ) لبخند زدن و هر كاري كه در معرض تهييج نامحرم است، جايز نيست، و در حديث آمده كه هزار سال حبس در آخرت مجازات يك كلمه شوخي با نامحرم است.
س) معاينات پزشكي كه مستلزم لمس و نظر به نامحرم است چه صورت دارد؟
ج ) در صورت نبودن پزشك مماثل،به مقدار ضرورت اشكال ندارد.
س) دانشجوي پرستاري هستم. در موقع كار در بيمارستان گاهي دستم با دست همكاران نامحرم تماس پيدا ميكند. با اين كه قصد و غرضي در كار نيست و كوشش خود را براي عدم تماس انجام ميدهم، آيا مرتكب گناه ميشوم؟
ج ) اگر در اثناي كار، دستتان به طور اتفاقي با همكارانتان تماس پيدا كند، اشكال ندارد؛ ولي چنانچه بدانيد اين عمل به طور مكرر ـ هر چند ناخودآگاه ـ انجام ميگيرد، لازم است از دستكش و مانند آن استفاده كنيد.
س) اگر كسي با نگاه كردن يا لمس دختران غير بالغ لذت ببرد، چه صورت دارد؟
ج ) حرام است.
س) آيا لازم است حجاب را براي توريستها الزامي كنيم؟
ج ) افراد توريست، از جهت حكم فقهي حجاب، تابع دين خود هستند؛ لكن همان گونه كه ملزم به رعايت ديگر قوانين كشور هستند نبايد اجازه داده شود بر خلاف ارزشهاي ديني و فرهنگي كشور اقدام كنند، و موجب اشاعه فساد و ابتذال اخلاقي شوند.
س) آيا پوشيدن لباس آستين كوتاه براي آقايان جايز است؟
ج ) چنانچه مرد بداند زنان با قصد لذت به دستانش نگاه ميكنند، احتياط واجب پوشاندن آن است.
س) آيا پوشيدن لباس سياه در عزاي امام حسين عليهالسلام كراهت دارد؟
ج ) پوشيدن لباس مشكي در سوگواري امام حسين عليهالسلام از مصاديق تعظيم شعائر و داراي رجحان شرعي است و كراهت ندارد. بسياري از فقهاي بزرگوار و مراجع تقليد در روز عاشورا از قباي سياه استفاده ميكردند.
س) معيار لباس شهرت چيست؟
ج ) لباس شهرت، لباسي است كه پوشيدن آن بخاطر رنگ، كيفيت دوخت، يا علل ديگر مناسب نيست، بطوري كه اگر آن را در برابر مردم بپوشند، توجه آنان را به خود جلب ميكند، و انگشت نما ميشوند.
س) آيا لباس خانمها حتماً بايد سياه باشد؟
ج ) پوشيدن لباس سياه واجب نيست بلكه ملاك آن است كه لباس خانمها بايد به رنگي نباشد كه خلاف متعارف، و موجب جلب توجّه نامحرم گردد.
س) آيا پوشيدن جوراب براي خانمها لازم است؟
ج ) بلي، خانمها در برابر نامحرم بايد روي پاي خود را بپوشانند و در اين جهت فرقي بين حال نماز و غير نماز نيست.
س) ظاهر شدن خانمها با مانتوهاي تنگ، در بيرون منزل چه حكمي دارد؟
ج ) رفت وآمد خانمها درمقابل نامحرم با لباسيكه برجستگيهاي بدن آنها را مشخص كند يا معرضيت براي فساد داشته باشد، جايز نيست.
س) آيا پزشك معالج به مريض مَحرم است؟
ج ) پزشك، به مريض محرم نيست، ولي در مواقعي كه معالجه متوقف بر نگاه يا لمس مريض است، به مقدار ضرورت ميتواند نگاه يا لمس كند و در صورتي كه لمس با دستكش يا از روي حايل ديگريكافي باشد، لمس مستقيم جايز نيست.
س) آيا نگاه كردن نامحرم به روي پا تا مچ كه در نماز، الزامي براي پوشاندن آن نيست، حرام است؟
ج ) بلي، نگاه مرد به روي پاي نامحرم، حرام است و در حال نماز هم اگر خانمي بداند كه در معرض ديد نامحرم است، بايد روي پا تا مچ را بپوشاند.
س) با توجّه به اينكه كلاسهاي دانشجويان دختر و پسر با هم برگزار ميشود، طبعاً ناخودآگاه چشم آدم به دختران نامحرم ميافتد، حكم آن چيست؟
ج ) نگاه غير عمدي و بدون قصد لذت اشكال ندارد.
س) آيا نگاه كردن به عكسهاي زنان و مردان غير مسلمان كه در كتابهاي درسي به صورت نيمه عريان وجود دارد، جايز است؟
ج ) اگر با قصد لذت نباشد و مفسدهاي هم به دنبال نداشته باشد، اشكال ندارد.
س) آيا نگاه كردن به دست و صورت و موهاي زنان كفار جايز است؟
ج ) در صورتي كه قصد لذت و خوف از وقوع در حرام نباشد، نگاه به دست و صورت و جاهايي از بدنشان كه عادت در نپوشاندن آن دارند، اشكال ندارد.
س) نگاه به نامزدم كه بعداً قصد ازدواج با او را دارم، چه صورت دارد؟
ج ) تا صيغه عقد دائم يا موقّت خوانده نشده، نامزد با نامحرمان ديگر تفاوتي ندارد، و نگاه به او با قصد لذت و شهوت، جايز نيست.
نویسنده : اميرعباس
برچسبها: احكام حجاب و رابطه با نامحرم , احكام حجاب, حكم حجاب , حجاب زن , حجاب دختر , رابطه با نامحرم , احكام محرميت,
1) باعث خشنودي خدا و دوستي ملائكه است.
2) باعث مباهات خداوند بر فرشتگان است.
3) باعث درخشش براي اهل آسمان همانند ستارگان است.
4) باعث روشني دل است.
5) باعث استجابت سريع دعا است.
6) باعث پزيرش توبه و پاك شدن از گناهان از جانب حضرت حق است.
7) باعث كفاره گناهان است.
8) باعث زيبايي صورت و شادابي چهره و نوراني شدن آن در طول روز است.
9) باعث سلامتي و تندرستي و رفع انواع بيماريهاي جسمي و روحي است.
10) باعث از بين رفتن غم و اندوه و تقويت نور چشم است.
11) باعث تمسك يافتن به اخلاق انبياء و اولياي خداوند است.
12) باعث انجام دادن سنّت پيامبران و صالحان است.
13) باعث تابش نور خدا به او ميشود.
14) باعث مهر و محبت و محبوب القلوب شدن بين مردم است.
15) باعث افزايش عمر است.
16) باعث جلب رزق و روزي فراوان و ادعاي قرض است.
17) باعث نوعي صدقه است.
18) باعث نوشته شدن چهار ثواب بزرگ براي خود است.
19) خداوند نه صف از ملائكه پشت سر نمازگزار قرار ميدهد.
20) كليد رفتن به بهشت و جواز عبور از پل صراط است.
21) زينت آخرت و نور مؤمن در آخرت است.
22) نماز شب همچون سايباني در روز قيامت است بر سرش.
23) نماز شب لباس بدن نمازگزار است در روز قيامت درحاليكه همه عريانند.
24) نماز شب در روز قيامت همچون نوري در برابرش است و چشم نمازگزار نماز شب در روز قيامت
شادمان است.
25) نماز شب ميان شخص نمازگزار و آتش جهنم همچون حائلي فاصله ميگذارد.
26) ميزان اعمال خوب نمازگزار در روز قيامت سنگين است.
27) نماز شب همچون تاجي در روز قيامت است بر سرش.
28) چراغي است براي تاريكي قبر و برطرف كننده وحشت تاريكي قبر است.
29) نماز شب همچون مشعلي نوراني است در تاريكي قبر
30) نماز شب، نمازگزار را از عذاب قبر ايمن ميكند و برات آزادي از آتش جهنم است.
تاریخ : دو شنبه 12 فروردين 1392 زمان : 9:43
نویسنده : اميرعباس