حضرت امام محمد تقي جوادالأئمه (ع )

به سايت مذهبي حضرت عباس خوش آمديد .

PostImageBlock
سايت حضرت عباس" border="0">
/endPostImageBlock

حضرت امام محمد تقي جوادالأئمه (ع )

امام نهم شيعيان حضرت جواد (ع ) در سال 195هجري در مدينه ولادت يافت .
نام نامي اش محمد معروف به جواد و تقي است .
القاب ديگري مانند : رضي و متقي نيز داشته ، ولي تقي از همه معروفتر مي باشد . مادر گرامي اش سبيکه يا خيزران است که اين دو نام در تاريخ زندگي آن حضرت ثبت است .
امام محمد تقي (ع ) هنگام وفات پدر 8 ساله بود . پس از شهادت جانگداز حضرت رضا عليه السلام در اواخر ماه صفر سال 203 ه مقام امامت به فرزند ارجمندش حضرت جوادالأئمه (ع ) انتقال يافت .
مأمون خليفه عباسي که همچون ساير خلفاي  بني عباس از پيشرفت معنوي و نفوذ باطني امامان معصوم و گسترش فضايل آنها در بين مردم هراس داشت ، سعي  کرد ابن الرضا را تحت مراقبت خاص خويش قرار دهد .
" از اينجا بود که مأمون نخستين کاري که کرد ، دختر خويش ام الفضل را به ازدواج حضرت امام جواد (ع ) درآورد ، تا مراقبي  دايمي و از درون خانه ، بر امام گمارده باشد . رنجهاي دايمي که امام جواد (ع ) از ناحيه اين مأمور خانگي  برده است ، در تاريخ معروف است " .
از روشهايي که مأمون در مورد حضرت رضا (ع ) به کار مي بست ، تشکيل مجالس بحث و مناظره بود .
مأمون و بعد معتصم عباسي مي خواستند از اين راه - به گمان باطل خود - امام (ع ) را در تنگنا قرار دهند .
در مورد فرزندش حضرت جواد (ع ) نيز چنين روشي را به کار بستند . به خصوص که در آغاز امامت هنوز سني از عمر امام جواد (ع ) نگذشته بود . مأمون نمي دانست که مقام ولايت و امامت که موهبتي است الهي ، بستگي به کمي  و زيادي سالهاي عمر ندارد .
باري ، حضرت جواد (ع ) با عمر کوتاه خود که همچون نوگل بهاران زودگذر بود ، و در دوره اي که فرقه هاي مختلف اسلامي و غير اسلامي  در ميدان رشد و نمو يافته بودند و دانشمندان بزرگي در اين دوران ، زندگي مي کردند و علوم و فنون ساير ملتها پيشرفت نموده و کتابهاي زيادي به زبان عربي ترجمه و در دسترس قرار گرفته بود ، با کمي سن وارد بحثهاي علمي گرديد و با سرمايه خدايي امامت که از سرچشمه ولايت مطلقه و الهام رباني مايه گرفته بود ، احکام اسلامي را مانند پدران و اجداد بزرگوارش گسترش داد و به تعليم و ارشاد پرداخت و به مسائل بسياري  پاسخ گفت .
براي نمونه ، يکي از مناظره هاي  ( = احتجاجات ) حضرت امام محمد تقي (ع ) را در زير نقل مي کنيم : " عياشي در تفسير خود از ذرقان که همنشين و دوست احمد بن ابي دؤاد بود ، نقل مي کند که ذرقان گفت : روزي دوستش ( ابن ابي دؤاد ) از دربار معتصم عباسي  برگشت و بسيار گرفته و پريشان حال به نظر رسيد .
گفتم : چه شده است که امروز اين چنين ناراحتي ؟
گفت : در حضور خليفه و ابوجعفر فرزند علي بن موسي الرضا جرياني پيش آمد که مايه شرمساري و خواري ما گرديد .
گفتم : چگونه ؟ گفت : سارقي را به حضور خليفه آورده بودند که سرقتش آشکار و دزد اقرار به دزدي کرده بود .
خليفه طريقه اجراي حد و قصاص را پرسيد . عده اي از فقها حاضر بودند ، خليفه دستور داد بقيه فقيهان را نيز حاضر کردند ، و محمد بن علي الرضا را هم خواست . خليفه از ما پرسيد : حد اسلامي چگونه بايد جاري شود ؟
من گفتم : از مچ دست بايد قطع گردد . خليفه گفت : به چه دليل ؟ گفتم : به دليل آنکه دست شامل انگشتان و کف دست تا مچ دست است ، و در قرآن کريم در آيه تيمم آمده است : فامسحوا بوجوهکم و ايديکم . بسياري از فقيهان حاضر در جلسه گفته مرا تصديق کردند .
يک دسته از علماء گفتند : بايد دست را از مرفق بريد . خليفه پرسيد : به چه دليل ؟ گفتند : به دليل آيه وضو که در قرآن کريم آمده است : ... و ايديکم الي  المرافق . و اين آيه نشان مي دهد که دست دزد را بايد از مرفق بريد .
دسته ديگر گفتند : دست را از شانه بايد بريد چون دست شامل تمام اين اجزاء مي شود . و چون بحث و اختلاف پيش آمد ، خليفه روي  به حضرت ابوجعفر محمد بن علي  کرد و گفت : يا اباجعفر ، شما در اين مسأله چه مي گوييد ؟
آن حضرت فرمود : علماي شما در اين باره سخن گفتند . من را از بيان مطلب معذور بدار . خليفه گفت : به خدا سوگند که شما هم بايد نظر خود را بيان کنيد .
حضرت جواد فرمود : اکنون که من را سوگند مي دهي  پاسخ آن را مي گويم .
اين مطالبي که علماي اهل سنت درباره حد دزدي بيان کردند خطاست . حد صحيح اسلامي  آن است که بايد انگشتان دست را غير از انگشت ابهام قطع کرد .
خليفه پرسيد : چرا ؟ امام (ع ) فرمود : زيرا رسول الله (ص ) فرموده است سجود بايد بر هفت عضو از بدن انجام شود : پيشاني ، دو کف دست ، دو سر زانو ، دو انگشت ابهام پا ، و اگر دست را از شانه يا مرفق يا مچ قطع کنند براي سجده حق تعالي محلي  باقي نمي ماند ، و در قرآن کريم آمده است " و ان المساجد لله ... " سجده گاه ها از آن خداست ، پس کسي نبايد آنها را ببرد .
معتصم از اين حکم الهي و منطقي بسيار مسرور شد ، و آن را تصديق کرد و امر نمود انگشتان دزد را برابر حکم حضرت جواد (ع ) قطع کردند .
ذرقان مي گويد : ابن ابي دؤاد سخت پريشان شده بود ، که چرا نظر او در محضر خليفه رد شده است
. سه روز پس از اين جريان نزد معتصم رفت و گفت : يا اميرالمؤمنين ، آمده ام تو را نصيحتي کنم و اين نصحيت را به شکرانه محبتي که نسبت به ما داري  مي گويم .
معتصم گفت : بگو . ابن ابي دؤاد گفت : وقتي مجلسي از فقها و علما تشکيل مي دهي تا يک مسأله يا مسائلي را در آنجا مطرح کني ، همه بزرگان کشوري  و لشکري حاضر هستند ، حتي  خادمان و دربانان و پاسبانان شاهد آن مجلس و گفتگوهايي  که در حضور تو مي شود هستند ، و چون مي بينند که رأي علماي بزرگ تو در برابر رأي محمد بن علي الجواد ارزشي ندارد ، کم کم مردم به آن حضرت توجه مي کنند و خلافت از خاندان تو به خانواده آل علي منتقل مي گردد ، و پايه هاي قدرت و شوکت تو متزلزل مي گردد .
اين بدگويي و اندرز غرض آلود در وجود معتصم کار کرد و از آن روز در صدد برآمد اين مشعل نوراني و اين سرچشمه دانش و فضيلت را خاموش سازد . اين روش را - قبل از معتصم - مأمون نيز در مورد حضرت جوادالأئمه (ع ) به کار مي برد ، چنانکه در آغاز امامت امام نهم ، مأمون دوباره دست به تشکيل مجالس مناظره زد و از جمله از يحيي بن اکثم که قاضي بزرگ دربار وي بود ، خواست تا از امام (ع ) پرسشهايي کند ، شايد بتواند از اين راه به موقعيت امام (ع ) ضربتي وارد کند . اما نشد ، و اما از همه اين مناظرات سربلند درآمد .
روزي از آنجا که " يحيي بن اکثم " به اشاره مأمون مي خواست پرسشهاي خود را مطرح سازد مأمون نيز موافقت کرد ، و امام جواد (ع ) و همه بزرگان و دانشمندان را در مجلس حاضر کرد . مأمون نسبت به حضرت امام محمد تقي (ع ) احترام بسيار کرد و آنگاه از يحيي خواست آنچه مي خواهد بپرسد . يحيي که پيرمردي  سالمند بود ، پس از اجازه مأمون و حضرت جواد (ع ) گفت : اجازه مي فرمايي  مسأله اي از فقه بپرسم ؟ حضرت جواد فرمود : آنچه دلت مي خواهد بپرس .
يحيي بن اکثم پرسيد : اگر کسي در حال احرام قتل صيد کرد چه بايد بکند ؟ حضرت جواد (ع ) فرمود : آيا قاتل صيد محل بوده يا محرم ؟ عالم بوده يا جاهل ؟ به عمد صيد کرده يا خطا ؟ محرم آزاد بوده يا بنده ؟ صغير بوده يا کبير ؟ اول قتل او بوده يا صياد بوده و کارش صيد بوده ؟ آيا حيواني را که کشته است صيد تمام بوده يا بچه صيد ؟ آيا در اين قتل پشيمان شده يا نه ؟ آيا اين عمل در شب بوده يا روز ؟ احرام محرم براي عمره بوده يا احرام حج ؟ يحيي دچار حيرت عجيبي شد . نمي دانست چگونه جواب گويد .
سر به زير انداخت و عرق خجالت بر سر و رويش نشست . درباريان به يکديگر نگاه مي کردند .
مأمون نيز که سخت آشفته حال شده بود در ميان سکوتي  که بر مجلس حکمفرما بود ، روي به بني  عباس و اطرافيان کرد و گفت : - ديديد و ابوجعفر محمد بن علي الرضا را شناختيد ؟ سپس بحث را تغيير داد تا از حيرت حاضران بکاهد . باري ، موقعيت امام جواد (ع ) پس از اين مناظرات بيشتر استوار شد .
امام جواد (ع ) در مدت 17سال دوران امامت به نشر و تعليم حقايق اسلام پرداخت ، و شاگردان و اصحاب برجسته اي داشت که : هر يک خود قله اي بودند از قله هاي فرهنگ و معارف اسلامي مانند :
ابن ابي عمير بغدادي ، ابوجعفر محمد بن سنان زاهري ، احمد بن ابي نصر بزنطي کوفي ، ابوتمام حبيب اوس طائي - شاعر شيعي  مشهور - ابوالحسن علي بن مهزيار اهوازي و فضل بن شاذان نيشابوري که در قرن سوم هجري مي زيسته اند .
اينان نيز ( همچنانکه امام بزرگوارشان هميشه تحت نظر بود ) هر کدام به گونه اي مورد تعقيب و گرفتاري بودند .
فضل بن شاذان را از نيشابور بيرون کردند .
عبدالله بن طاهر چنين کرد و سپس کتب او را تفتيش کرد و چون مطالب آن کتابها را - درباره توحيد و ... - به او گفتند قانع نشد و گفت مي خواهم عقيده سياسي او را نيز بدانم .
ابوتمام شاعر نيز از اين امر بي بهره نبود ، اميراني که خود اهل شعر و ادب بودند حاضر نبودند شعر او را - که بهترين شاعر آن روزگار بود ، چنانکه در تاريخ ادبيات عرب و اسلام معروف است - بشنوند و نسخه از آن داشته باشند .
اگر کسي شعر او را براي آنان ، بدون اطلاع قبلي  ، مي نوشت و آنان از شعر لذت مي بردند و آن را مي پسنديدند ، همين که آگاه مي شدند که از ابوتمام است يعني  شاعر شيعي معتقد به امام جواد (ع ) و مروج آن مرام ، دستور مي دادند که آن نوشته را پاره کنند .
ابن ابي عمير - عالم ثقه مورد اعتماد بزرگ - نيز در زمان هارون و مأمون ، محنتهاي بسيار ديد ، او را سالها زنداني کردند ، تازيانه ها زدند . کتابهاي او را که مأخذ عمده علم دين بود ، گرفتند و باعث تلف شدن آن شدند و ... بدين سان دستگاه جبار عباسي  با هواخواهان علم و فضيلت رفتار مي کرد و چه ظالمانه !

شهادت حضرت جواد (ع )
اين نوگل باغ ولايت و عصمت گرچه کوتاه عمر بود ولي رنگ و بويش مشام جانها را بهره مند ساخت .
آثار فکري و رواياتي  که از آن حضرت نقل شده و مسائلي را که آن امام پاسخ گفته و کلماتي  که از آن حضرت بر جاي مانده ، تا ابد زينت بخش صفحات تاريخ اسلام است .
دوران عمر آن امام بزرگوار 25سال و دوره امامتش 17سال بوده است . معتصم عباسي از حضرت جواد (ع ) دعوت کرد که از مدينه به بغداد بيايد .
امام جواد در ماه محرم سال 220هجري به بغداد وارد شد . معتصم که عموي ام الفضل زوجه حضرت جواد بود ، با جعفر پسر مأمون و ام الفضل بر قتل آن حضرت همداستان شدند . علت اين امر - همچنان که اشاره کرديم - اين انديشه شوم بود که مبادا خلافت از بني عباس به علويان منتقل شود .
از اين جهت ، درصدد تحريک ام الفضل برآمدند و به وي گفتند تو دختر و برادرزاده خليفه هستي ، و احترامت از هر جهت لازم است و شوهر تو محمد بن علي الجواد ، مادر علي هادي فرزند خود را بر تو رجحان مي نهد .
اين دو تن آن قدر وسوسه کردند تا ام الفضل - چنان که روش زنان نازاست - تحت تأثير حسادت قرار گرفت و در باطن از شوهر بزرگوار جوانش آزرده خاطر شد و به تحريک و تلقين معتصم و جعفر برادرش ، تسليم گرديد .
آنگاه اين دو فرد جنايتکار سمي کشنده در انگور وارد کردند و به خانه امام فرستاده تا سياه روي  دو جهان ، ام الفضل ، آنها را به شوهرش بخوراند . ام الفضل طبق انگور را در برابر امام جواد (ع ) گذاشت ، و از انگورها تعريف و توصيف کرد و حضرت جواد (ع ) را به خوردن انگور وادار و در اين امر اصرار کرد .
امام جواد (ع ) مقداري از آن انگور را تناول فرمود . چيزي  نگذشت آثار سم را در وجود خود احساس فرمود و درد و رنج شديدي بر آن حضرت عارض گشت .
ام الفضل سيه کار با ديدن آن حالت دردناک در شوهر جوان ، پشيمان و گريان شد ، اما پشيماني  سودي نداشت .
حضرت جواد (ع ) فرمود : چرا گريه مي کني ؟ اکنون که مرا کشتي گريه تو سودي ندارد . بدان که خداوند متعال در اين چند روزه دنيا تو را به دردي مبتلا کند و به روزگاري بيفتي  که نتواني از آن نجات بيابي . در مورد مسموم کردن حضرت جواد (ع ) قولهاي  ديگري هم نقل شده است .

زنان و فرزندان حضرت جواد (ع )

زن حضرت جواد (ع ) ام الفضل دختر مأمون بود . حضرت جواد (ع ) از ام الفضل فرزندي نداشت .
حضرت امام محمد تقي زوجه ديگري مشهور به ام ولد و به نام سمانه مغربيه داشته است .
فرزندان آن حضرت را 4 پسر و 4 دختر نوشته اند بدين شرح :

1 - حضرت ابوالحسن امام علي النقي ( هادي )
2 - ابواحمد موسي مبرقع
3 - ابواحمد حسين
4 - ابوموسي عمران
5 - فاطمه
6- خديجه
7- ام کلثوم
8- حکيمه حضرت جواد (ع ) مانند جده اش فاطمه زهرا زندگاني کوتاه و عمري سراسر رنج و مظلوميت داشت .


بدخواهان نگذاشتند اين مشعل نوراني نورافشاني کند . امام نهم ما در آخر ماه ذيقعده سال 220ه . به سراي جاويدان شتافت . قبر مطهرش در کاظميه يا کاظمين است ، عقب قبر منور جدش حضرت موسي بن جعفر (ع ) زيارتگاه

تاریخ : چهار شنبه 14 فروردين 1392 زمان : 1:50

نویسنده : اميرعباس دسته بندي : همه مطالب
PostRateBlock /endPostRateBlock OnlyMorePostBlock
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
/endOnlyMorePostBlock

برچسب‌ها: حضرت امام محمد تقي جوادالأئمه (ع ), امام جواد, امام محمد تقي , زندگي نامه امام جواد, زندگي نامه امام محمد تقي,

(نظر)

محبوب کن - فیس نمافيس بوك

PostImageBlock
سايت حضرت عباس" border="0">
/endPostImageBlock

احکام “حجاب و عفاف” از دیدگاه مراجع تقليد

امام خمینی (ره)

اصل حکم حجاب از ضروریات است و منکر آن حکم منکر ضروری را دارد و منکر ضروری محکوم کیفر است مگر اینکه معلوم باشد منکر خدا یا رسول نیست.

آیت الله خامنه ای

اصل حجاب ضروری دین است ولی بعضی فروع آن ممکن است ضروری نباشد و بی اعتنایی به اصل حجاب و عدم رعایت آن معصیت و گناه است.

آیت الله بهجت

بی اعتنایی به حجاب گناه است و داشتن حجاب واجب است.

آیت الله تبریزی

اصل حجاب برای زنان از ضروریات دین است و حکم کسانی که به آن بی اعتنایی نمایند حکم بی اعتنایی به سایر تکالیف دینی است.

آیت الله صافی

اصل وجوب حجاب فی الجمله از ضروریات اسلام است و منکر آن مرتد است ولی به اعتنایی به آن با عدم انکار وجوب ان باعث فسق است.

آیت الله سیستانی

اصل حجاب از مسلمات شریعت است و در قرآن امده است ولی کسانی که توجه به وضوح آن ندارند انکار آن مستلزم انکار نبوت  نیست و بی اعتنایی عملی گناه است.

آیت الله مکارم

حجاب از ضروریات دین است ولی انکار آن برای کسانی که از ضروری بودن آن آگاهی ندارند موجب ارتداد نمی شود.

آیت الله اردبیلی

اصل لزوم حجاب برای زن از ضروریات اسلام است هر چند بعضی از جزئیات آن از ضروریات نیست.

محدوده پوشش بدن و موی زنان در میان نامحرمان

امام خمینی (ره)

زن باید بدن و موی خود را از مرد نامحرم بپوشاند بلکه احتیاط واجب آن است که بدن وموی خود را از پسری هم که بالغ نشده ولی خوب و بد را می فهمد وبه حدی رسیده که مورد نظر شهوانی است بپوشاند.

آیت الله گلپایگانی

زن باید بدن و موی خود را از مرد نامحرم بپوشاند بلکه احتیاط واجب آن است که از پسری هم که بالغ نشده ولی خوب و بد را می فهمد و از نگاه کردن تحریک و تهییج شهوت او عادتاً ممکن باشد بدن و موی خود را بپوشاند.

آیت الله بهجت

زن باید بدن و موی خود را از مرد نامحرم بپوشاند اگر چه کمک به حرام و قصد لذتی در بین نباشد بلکه احتیاط واجب آن است که از پسر غیر بالغ که خوب و بد را می فهمد نیز خود را بپوشاند.

آیت الله سیستانی

زن باید موی سر و بدن (غیر از صورت و دستها) خود را از مرد نامحرم بپوشاند و احتیاط لازم آن است که بدن و موی خود را از پسری هم که بالغ نشده ولی خوب و بد را می فهمد و احتمال می رود که نگاهش به بدن زن موجب تحریک شهوتش شود بپوشاند ولی زن می تواند صورت و دستهایش را تا مچ از مرد نامحرم نپوشاند مگر در صورتیکه بترسد به حرام بیفتد یا به قصد مبتلا کردن مرد به نگاه حرام باشد که نپوشاند در این دو صورت جائز نیست.

آیت الله مکارم

واجب است زن بدن و موی خود را از نامحرم بپوشاند و احتیاط مستحب آن است که از پسر نابالغ که خوب و بد را بفهمد و به حدی رسیده که مورد نظر شهوانی است مستور دارد ولی پوشانیدن صورت و دستها تا مچ واجب نیست.

آیت الله اردبیلی

زن باید بدن و موی خود را از مرد نامحرم بپوشاند بلکه احتیاط ان است که بدن و موی خود را از پسری هم که بالغ نشده اما خوب و بد را می فهمد و به حدی رسیده که ممکن است به قصد لذت نگاه کند بپوشاند لکن پوشاندن صورت و دستها تا مچ اگر به قصد نشان دادن به مردها و لذت بردن انها نباشد لازم نیست هر چند خوب است ولی بنابر احتیاط قدمهای خود را بپوشاند.

تاریخ : سه شنبه 13 فروردين 1392 زمان : 20:29

نویسنده : اميرعباس دسته بندي : همه مطالب حجاب
PostRateBlock /endPostRateBlock OnlyMorePostBlock
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
/endOnlyMorePostBlock

برچسب‌ها: احکام “حجاب و عفاف” از دیدگاه مراجع تقليد, احكام حجاب, حجاب زن , چگونگي حجاب, فلسفه حجاب , ,

(نظر)

محبوب کن - فیس نمافيس بوك

PostImageBlock
سايت حضرت عباس" border="0">
/endPostImageBlock

احكام حجاب و رابطه با نامحرم

 

آیت الله صافی گلپایگانی

 

حضرت عباس



س) پوشاندن پا از مچ تا انگشتان در مقابل نامحرم براي زن واجب است يا نه؟

ج ) بلي زن در مقابل نامحرم بايد روي پاها را هم بپوشاند.
 
س) سلام بر نامحرم چه حكمي دارد؟

ج ) در محيط‎هاي جمعي سلام بر جمع مانعي ندارد؛ ولي بهتر است از سلام‎هاي خصوصي كه نوعاً زمينه ساز فتنه است، اجتناب شود. از اميرمؤمنان عليه‌السلام روايت شده است كه فرمود: «من به زن جوان سلام نمي‎كنم؛ زيرا مي‎ترسم در قلبم چيزي خلجان كند كه مطلوب پروردگار نيست.»
 
س) آيا صحبت با نامحرم در محيط خلوت و به مدت طولاني جايز است؟

ج ) اگر محيط خلوتي باشد كه ديگري نتواند به آن وارد شود بودن دو نامحرم در آن مكان، حرام است، و در غير آنجا هم، اگر صحبتهاي شهواني باشد، يا مفسده ديگري بر آن مترتب شود، جايز نيست.
 
س) آيا رعايت حجاب در مقابل پسر خاله و پسر عمو لازم است، اگر چه مسن‎تر از خودم و جاي پدرم باشند؟
ج ) پسر عمه، پسر خاله، پسر دايي و پسر عمو همه نامحرم هستند و رعايت حجاب در برابر آن‎ها واجب و ترك آن گناه است؛ و بالا بودن سن آنان موجب تغيير حكم نيست.
 
س)  آيا مي‎توانيم با دختر نامحرمي، صيغه خواهر و برادري بخوانيم، و مثل خواهر و برادر با هم رفتار كنيم؟

ج ) خير، صيغه خواهر و برادري با نامحرم مشروع نيست، آنچه موجب محرميت مي‎شود، انجام عقد ازدواج بصورت دائم يا موقت، با رعايت شرائط مربوطه است.
 
س) با توجّه به اين‎كه كلاس‎هاي دانشجويان دختر و پسر با هم برگزار مي‎شود، طبعاً ناخودآگاه چشم آدم به دختران نامحرم مي‎افتد، حكم آن چيست؟

ج ) نگاه غير عمدي و بدون قصد لذت اشكال ندارد.
 
س) شنيده‎ام كه مي‎گويند گريم جزء آرايش حساب نمي‎شود، آيا اين مطلب درست است، و گريم كردن جايز است؟
ج ) گريم ـ اگر همراه كار حرامي نباشد ـ اشكال ندارد. بنابراين، گريم مردان به وسيله مردان يا زنان به وسيله زنان اشكال ندارد.
امّا اگر گريم زن يا مرد به وسيله نامحرم صورت بگيرد، جايز نيست. نكته ديگر آن كه هر جا «گريم» به عنوان آرايش يا آرايش و تغيير چهره براي خانم‎ها باشد، بايد از نامحرم پوشانده شود؛ امّا اگر صرفاً براي تغيير چهره باشد، احوط پوشاندن آن از نامحرم است.
 
س) در جلسات عقد و عروسي كه داماد وارد مي‎شود، تكليف خانم‎هايي كهبا او نامحرم هستند چيست؟
ج ) در مقابل داماد و ساير نامحرمان بايد رعايت حجاب كامل را بنمايند و فرقي بين مجلس عروسي و ساير موارد نيست.
 
س) عكس‎هايي كه در كودكي (قبل از تكليف) گرفته‎ايم و مسلماً بدون حجاب و... بوده، الان كه بزرگ شده‎ايم، اگر نامحرم ببيند ـ مثلاً پسر خاله يا شوهر عمه و... آيا اشكال شرعي دارد؟

ج ) اگر نامحرم بدون قصد لذت به عكس‎ها نگاه كند مانعي ندارد و شما هم تكليفي نداريد.
 
س) در عقدها و عروسي‎ها كه معمولاً خانم‎ها با لباس‎هاي ويژه آن مراسم شركت دارند و در اكثر مواقع نيز لباس‎ها، بدن نما است و فيلمبرداري صورت مي‎گيرد تكليف ما چيست؟

ج ) اگر مي‎دانيد يا احتمال مي‎دهيد كه در آينده اين فيلم‎ها توسط افراد نامحرم مشاهده مي‎گردد لازم است حجاب كامل خود را موقع فيلمبرداري مراعات كنيد و اگر نمي‎توانيد، از واقع شدن در مقابل دوربين فيلمبرداري خودداري نماييد.
 
س) استفاده از كرم‎هاي چرب كننده، مرطوب كننده، ضد آفتاب و... بر روي دست و صورت، اگر به منظور محافظت از پوست بكار برده شود ولو اين‎كه خوشبو باشد و يا باعث سفيد و روشن شدن پوست شوند؛ چه حكمي دارد؟
ج ) اگر آرايش و زينت محسوب نشود، و بوي خوش آن موجب التذاذ و تحريك نامحرم نگردد اشكال ندارد.
ولي در هر صورت بنابر احتياط واجب، صورت را از نامحرم بپوشاند.
 
س) در خانواده ما رسم است كه در ميهماني‎ها همه بستگان با يكديگر دست مي‎دهند. دست‌دادن بدون‌قصد لذت چه صورت دارد؟
ج ) دست دادن با نامحرم، اگر چه از بستگان نزديك مثل پسر دايي و پسر عمو باشند، حتي بدون قصد لذت هم جايز نيست. لازم است آن‎ها را با احكام شرعي آشنا سازيد.
 
س) آيا دايي يا عموي جوان مي‎تواند دختر خواهر يا دختر برادر خود را كه جوان است، ببوسد؟
ج ) اگر قصد لذت شهواني و ريبه در كار نباشد، اشكال ندارد.
 
س) آيا چيدن و رنگ كردن ابرو جايز است؟

ج ) اصلاح و رنگ كردن ابرو براي خانم‎ها اشكال ندارد؛ ولي بايد از نامحرم پوشانده شود.
 
س) نگاه كردن به استاد مرد براي بهتر فهميدن درس چگونه است؟

ج ) نگاه به صورت و گردن و دست‎هاي مرد نامحرم كه معمولا نمي‎پوشانند، بدون قصد لذت و ريبه اشكال ندارد.
 
س) پوشيدن جوراب نازك براي خانم‎ها چه حكمي دارد؟
ج ) چون پوشاندن روي پا در مقابل نامحرم واجب است. بنابراين، استفاده از جوراب نازك كه پوست پا از زير آن پيدا باشد در مقابل نامحرم جايز نيست.
 
س) اگر انسان با دوست دختر خود به امام‎زاده برود و زيارت كند، آيا زيارتش همانند دوست معمولي صحيح است؟

ج ) رفتن به زيارت امامزادگان براي كسب ثواب است. اگر انسان در مسير كسب ثواب، گناهي مرتكب گردد، واضح است كه به پاداش مذكور نخواهد رسيد و چه بسا موجب افزايش گناه نيز بشود.
 
س) آيا پوشيدن لباس تنگ و كوتاه براي خانم‎ها جايز است؟
ج ) لباس خانم‎ها در مقابل نامحرم، بايد اولاً بدن را بپوشاند و ثانياً بنحوي نباشد كه موجب تحريك نامحرم گردد، و برجستگي‎هاي بدن در آن ظاهر باشد.
 
س) لبخند زدن هنگام صحبت با نامحرم چه حكمي دارد؟

ج ) لبخند زدن و هر كاري كه در معرض تهييج نامحرم است، جايز نيست، و در حديث آمده كه هزار سال حبس در آخرت مجازات يك كلمه شوخي با نامحرم است.
 
س) معاينات پزشكي كه مستلزم لمس و نظر به نامحرم است چه صورت دارد؟

ج ) در صورت نبودن پزشك مماثل،به مقدار ضرورت اشكال ندارد.
 
س) دانشجوي پرستاري هستم. در موقع كار در بيمارستان گاهي دستم با دست همكاران نامحرم تماس پيدا مي‎كند. با اين كه قصد و غرضي در كار نيست و كوشش خود را براي عدم تماس انجام مي‎دهم، آيا مرتكب گناه مي‎شوم؟

ج ) اگر در اثناي كار، دستتان به طور اتفاقي با همكارانتان تماس پيدا كند، اشكال ندارد؛ ولي چنانچه بدانيد اين عمل به طور مكرر ـ هر چند ناخودآگاه ـ انجام مي‎گيرد، لازم است از دستكش و مانند آن استفاده كنيد.
 
س) اگر كسي با نگاه كردن يا لمس دختران غير بالغ لذت ببرد، چه صورت دارد؟

ج ) حرام است.
 
س) آيا لازم است حجاب را براي توريست‎ها الزامي كنيم؟
ج ) افراد توريست، از جهت حكم فقهي حجاب، تابع دين خود هستند؛ لكن همان گونه كه ملزم به رعايت ديگر قوانين كشور هستند نبايد اجازه داده شود بر خلاف ارزش‎هاي ديني و فرهنگي كشور اقدام كنند، و موجب اشاعه فساد و ابتذال اخلاقي شوند.
 
س) آيا پوشيدن لباس آستين كوتاه براي آقايان جايز است؟
ج ) چنانچه مرد بداند زنان با قصد لذت به دستانش نگاه مي‎كنند، احتياط واجب پوشاندن آن است.
 
س) آيا پوشيدن لباس سياه در عزاي امام حسين عليه‌السلام كراهت دارد؟

ج ) پوشيدن لباس مشكي در سوگواري امام حسين عليه‌السلام از مصاديق تعظيم شعائر و داراي رجحان شرعي است و كراهت ندارد. بسياري از فقهاي بزرگوار و مراجع تقليد در روز عاشورا از قباي سياه استفاده مي‎كردند.
 
س) معيار لباس شهرت چيست؟

ج ) لباس شهرت، لباسي است كه پوشيدن آن بخاطر رنگ، كيفيت دوخت، يا علل ديگر مناسب نيست، بطوري كه اگر آن را در برابر مردم بپوشند، توجه آنان را به خود جلب مي‎كند، و انگشت نما مي‎شوند.
 
س) آيا لباس خانم‎ها حتماً بايد سياه باشد؟

ج ) پوشيدن لباس سياه واجب نيست بلكه ملاك آن است كه لباس خانم‎ها بايد به رنگي نباشد كه خلاف متعارف، و موجب جلب توجّه نامحرم گردد.
 
س) آيا پوشيدن جوراب براي خانم‎ها لازم است؟

ج ) بلي، خانم‎ها در برابر نامحرم بايد روي پاي خود را بپوشانند و در اين جهت فرقي بين حال نماز و غير نماز نيست.
 
س) ظاهر شدن خانم‎ها با مانتوهاي تنگ، در بيرون منزل چه حكمي دارد؟

ج ) رفت وآمد خانم‎ها درمقابل نامحرم با لباسي‌كه برجستگي‎هاي بدن آنها را مشخص كند يا معرضيت براي فساد داشته باشد، جايز نيست.
 
س) آيا پزشك معالج به مريض مَحرم است؟

ج ) پزشك، به مريض محرم نيست، ولي در مواقعي كه معالجه متوقف بر نگاه يا لمس مريض است، به مقدار ضرورت مي‎تواند نگاه يا لمس كند و در صورتي كه لمس با دستكش يا از روي حايل ديگري‌كافي باشد، لمس مستقيم جايز نيست.
 
س) آيا نگاه كردن نامحرم به روي پا تا مچ كه در نماز، الزامي براي پوشاندن آن نيست، حرام است؟

ج ) بلي، نگاه مرد به روي پاي نامحرم، حرام است و در حال نماز هم اگر خانمي بداند كه در معرض ديد نامحرم است، بايد روي پا تا مچ را بپوشاند.
 
س) با توجّه به اين‎كه كلاس‎هاي دانشجويان دختر و پسر با هم برگزار مي‎شود، طبعاً ناخودآگاه چشم آدم به دختران نامحرم مي‎افتد، حكم آن چيست؟
ج ) نگاه غير عمدي و بدون قصد لذت اشكال ندارد.
 
س) آيا نگاه كردن به عكس‎هاي زنان و مردان غير مسلمان كه در كتاب‎هاي درسي به صورت نيمه عريان وجود دارد، جايز است؟

ج ) اگر با قصد لذت نباشد و مفسده‎اي هم به دنبال نداشته باشد، اشكال ندارد.
 
س) آيا نگاه كردن به دست و صورت و موهاي زنان كفار جايز است؟

ج ) در صورتي كه قصد لذت و خوف از وقوع در حرام نباشد، نگاه به دست و صورت و جاهايي از بدنشان كه عادت در نپوشاندن آن دارند، اشكال ندارد.
 
س) نگاه به نامزدم كه بعداً قصد ازدواج با او را دارم، چه صورت دارد؟

ج ) تا صيغه عقد دائم يا موقّت خوانده نشده، نامزد با نامحرمان ديگر تفاوتي ندارد، و نگاه به او با قصد لذت و شهوت، جايز نيست.

تاریخ : سه شنبه 13 فروردين 1392 زمان : 20:23

نویسنده : اميرعباس دسته بندي : همه مطالب حجاب
PostRateBlock /endPostRateBlock OnlyMorePostBlock
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
/endOnlyMorePostBlock

برچسب‌ها: احكام حجاب و رابطه با نامحرم , احكام حجاب, حكم حجاب , حجاب زن , حجاب دختر , رابطه با نامحرم , احكام محرميت,

(نظر)

محبوب کن - فیس نمافيس بوك

PostImageBlock
سايت حضرت عباس" border="0">
/endPostImageBlock

فوائد نماز شب

 

 

1) باعث خشنودي خدا و دوستي ملائكه است.


2) باعث مباهات خداوند بر فرشتگان است.


3) باعث درخشش براي اهل آسمان همانند ستارگان است.


4) باعث روشني دل است.


5) باعث استجابت سريع دعا است.


6) باعث پزيرش توبه و پاك شدن از گناهان از جانب حضرت حق است.


7) باعث كفاره گناهان است.


8) باعث زيبايي صورت و شادابي چهره و نوراني شدن آن در طول روز است.


9) باعث سلامتي و تندرستي و رفع انواع بيماريهاي جسمي و روحي است.


10) باعث از بين رفتن غم و اندوه و تقويت نور چشم است.


11) باعث تمسك يافتن به اخلاق انبياء و اولياي خداوند است.


12) باعث انجام دادن سنّت پيامبران و صالحان است.


13) باعث تابش نور خدا به او مي‌شود.


14) باعث مهر و محبت و محبوب القلوب شدن بين مردم است.


15) باعث افزايش عمر است.


16) باعث جلب رزق و روزي فراوان و ادعاي قرض است.


17) باعث نوعي صدقه است.


18) باعث نوشته شدن چهار ثواب بزرگ براي خود است.


19) خداوند نه صف از ملائكه پشت سر نمازگزار قرار مي‌دهد.


20) كليد رفتن به بهشت و جواز عبور از پل صراط است.


21) زينت آخرت و نور مؤمن در آخرت است.


22) نماز شب همچون سايباني در روز قيامت است بر سرش.


23) نماز شب لباس بدن نمازگزار است در روز قيامت درحاليكه همه عريانند.


24) نماز شب در روز قيامت همچون نوري در برابرش است و چشم نمازگزار نماز شب در روز قيامت

 

شادمان است.


25) نماز شب ميان شخص نمازگزار و آتش جهنم همچون حائلي فاصله مي‌گذارد.


26) ميزان اعمال خوب نمازگزار در روز قيامت سنگين است.


27) نماز شب همچون تاجي در روز قيامت است بر سرش.


28) چراغي است براي تاريكي قبر و برطرف كننده وحشت تاريكي قبر است.


29) نماز شب همچون مشعلي نوراني است در تاريكي قبر


30) نماز شب، نمازگزار را از عذاب قبر ايمن مي‌كند و برات آزادي از آتش جهنم است.

 

منبع : سايت مذهبي حضرت عباس

تاریخ : دو شنبه 12 فروردين 1392 زمان : 9:43

نویسنده : اميرعباس دسته بندي : همه مطالب
PostRateBlock /endPostRateBlock OnlyMorePostBlock
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
/endOnlyMorePostBlock

برچسب‌ها: فوائد نماز شب, فوايد نماز شب, نماز, شب,

(نظر)

محبوب کن - فیس نمافيس بوك

PostImageBlock
سايت حضرت عباس" border="0">
/endPostImageBlock

 
احكام نماز
 
1– اگر در نماز موبایل زنگ بزند ، آن را  قطع کنیم و یا اینکه ببینیم چه کسی بوده   است  یا اینکه پیامک رسیده را بخواهیم چه حکمی دارد ؟
پاسخ – این سوال دو بخش دارد . شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که در حال خواندن نماز هستید ، تلفن همراه شما زنگ بزند . با یک دست آن را قطع می کنید و نماز را ادامه می دهید . در این حد اشکالی ندارد . اما در بخش دوم که گفته شده شخص در میان نماز پیامک بخواند ، ممکن است که اگر مبالات نماز به هم نخورد و طول نکشد نماز باطل نباشد. اما سوال من این است که آیا در نماز جای این کارها است ؟ لااقل این کار کراهت دارد . چونکه ما در نماز داریم که اگر شخص برای شنیدن سخن دیگری ساکت شود که حرف او را گوش دهد ، در صورتیکه مبالات نماز به هم نخورد باطل نیست اما کراهت دارد . اگر هم مبالات به هم بخورد نماز باطل است . اگر شما در نظر خود بخواهید به دیدار یک شخصیت بزرگ و محترمی بروید آیا با تلفن همراه روشن می روید ؟ معمولاً آن را خاموش می کنید و مراقب هستید که سر و صدایی نباشد . انسان در حال سخن گفتن با خالق هستی است که هرچقدر شما او را بزرگ فرض کنید ، خداوند بزرگتر از آن است . هرچه قدر مقام را بالا فرض کنید در مقابل مقام بالای الهی هیچ است . لذا انسان قبل از نماز باید توجه به این امور داشته باشد . اگر سر و صدای تلویزیون است فرد در جایی نماز بخواند که سرو صدا نباشد . اگر افرادی با یکدیگر صحبت می کنند برای نماز به جایی برود که سروصدای آنها مزاحم نباشد . گوشی تلفن را کناری بگذارد و بعد ازنماز آن را ببیند . اما اگر مبالات نماز به هم نخورد و در نماز حرفی زده نشود ، نماز باطل نیست . ولی ما یک نماز صحیح داریم و یک نماز مقبول . بعضی از نمازها صحیح هستند اما نمره نمی گیرند و قبول نمی شوند .
 
2 -  آیا صرف اینکه فرد می خواهد نماز قضا بخواند می تواند آن را نشسته بخواند ؟
پاسخ – شخص اگر می تواند نماز را ایستاده بخواند نباید نشسته بخواند . نماز قضا نیز حکم نماز واجب و یومیه را دارد . یعنی قضای نماز های واجب یومیه حکم اصل نماز را دارد . در نماز مستحب اشکالی ندارد . اگر کسی نشسته بخواند مانعی ندارد ولی اگر ایستاده بخواند ثواب آن بیشتر است . و اگر نشسته خواند بهتر این است که دو برابر بخواند . یعنی اگر نماز دورکعتی است بهتر است دو نماز دورکعتی به همان نیت بخواند . اما در نماز واجب و قضای نماز واجب مانند نماز صبح، اگر کسی می تواند ایستاده بخواند نباید نشسته بخواند . بسیاری از فقها فرموده اند که اگر کسی الان نمی تواند ایستاده نماز بخواند و نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را نشسته می خواند ، نماز قضای گذشته را نمی تواند نشسته بخواند. مگر اینکه امیدی نداشته باشد که دیگر بتواند ایستاده نماز بخواند . مثلاً فرد کهنسالی است و پا درد و کمر درد دارد و امیدی ندارد که بتواند در آینده نمازهای قضا را ایستاده بخواند ، در این صورت می تواند نشسته بخواند . اما فرد سالم و یا کسی که امید دارد در آینده بتواند نمازهای قضا را ایستاده بخواند ، مثلاً الان پای او شکسته است و ممکن است یک یا دو ماه دیگر خوب شود ، نمی تواند نشسته بخواند .
3 -  اگر ما مثلاً در رکعت دوم نماز باشیم و فراموش کرده باشیم که در رکعت دوم هستیم و بجای سوره ی حمد تسبیحات اربعه را بخوانیم . اما در هنگامی که می خواهیم به رکوع برویم به خاطر بیاوریم که باید سوره ی حمد را می خوانده ایم . آیا می توانیم در همانجا سوره ی حمد و توحید را بخوانیم یا باید نماز را دوباره بخوانیم ؟
پاسخ – چون در رکعت دوم نماز حتماً باید حمد وسوره خوانده شود و تسبیحات اربعه کفایت نمی کند . اگر کسی عمداً تسبیحات اربعه بخواند نماز صحیح نیست . اما اگر فراموش کرده باشد و سهواً تسبیحات اربعه را بخواند ، دو فرض دارد: اگر قبل از رفتن به رکوع متوجه شد باید رها کند و حمد و سوره را از ابتدا بخواند .  اما اگر به رکوع رفته باشد دیگر محل خواندن حمد و سوره گذشته است ، چون عمداً نبوده نماز را ادامه می دهد و صحیح است .
13 – من در هنگام خواندن نماز زیاد شک می کنم آیا نماز من صحیح است یا خیر  ؟
پاسخ – اگر زیاد شک می کنید به شک خود اعتنا نکنید . اگر نماز را خوانده اید و بعد از آن شک می کنید که درست خوانده اید و صحیح بوده است یا خیر انشاء اله صحیح بوده ولازم نیست آن را تکرار کنید  . اگر وسط نماز شک دارید که کلمه ای را صحیح خوانده اید یا نه و یا عملی را درست بجا آورده اید یا نه، باز هم اعتنا نکنید و انشاء اله نماز شما صحیح است تا این حالت شما بر طرف شود .
14 – اگر پدری نماز خود را نخواند و پسر بزرگ نداشته باشد آیا به عهده ی دختر بزرگ است یا خیر؟
پاسخ – بر عهده ی دختر بزرگ نیست . ایشان گفته اند پسر بزرگ ندارد . اگر فرد یک پسر هم دارد بر عهده ی او است . حتماً لازم نیست که پنج پسر داشته باشد و نماز و روزه ها بر عهده ی بزرگترین آنها باشد . اگر یک پسر هم دارد نماز و روزه های قضا به تفسیری که گفته شده بر عهده ی همین یک پسر است . اگر شخص فرزند پسری نداشته باشد بر عهده ی دخترها نیست. اما درصورتی که  آنها نیز برای پدر بجا بیاورند کار خوبی است و می توانند این کار را انجام دهند. در همان مورد نیز که میت فرزند یا فرزندان پسری دارد ، اگر پسران دیگر که کوچک تر هستند و یا دختران همکاری کنند یا بجا بیاورند اشکالی ندارد و کار خوبی است . اما از لحاظ حکم شرعی وظیفه ی پسر بزرگ است .
15– اگر کسی عذر شرعی داشته باشد و نتواند نماز خود را بجا بیاورد آیا آن نماز، قضا یا کفاره دارد یا خیر؟
پاسخ – در مدتی که خانم ها عذر شرعی دارند نماز و روزه بر آنها واجب نیست.  روزه های آن ایام قضا دارد  و بعداً باید بجا بیاورند . اما نماز ها قضا و کفاره ندارد . روزه ها هم کفاره ندارند اما قضای آنها را باید تا قبل از ماه رمضان سال بعد بجا بیاورند .
17 خانم ها نماز می خوانند حالت دست آنها در سجده باید – وقتی که چگونه باشد ؟ آیا کافی است که کف دست آنها بر روی زمین باشد یا اینکه باید تا آرنج بر روی زمین باشد؟
پاسخ- خانم ها بر خلاف آقایان مستحب است که در سجده ی نماز جمع و جور باشند . آقایان زمانی که دست خود          را می گذارند باید دست ها باز باشد . موقعی که خانم ها کف دست ها را می گذارند، اگر قسمت آرنج را هم روی زمین بگذارند اشکالی ندارد و نماز صحیح است .
19– آیا می توان نمازهای قضای خود را با شخص دیگری قسمت کرد تا زودتر تمام شود ؟
 پاسخ – خیرنمی توان قسمت کرد .  هرکس نماز قضای خود را باید خودش بخواند . حتی اگر فردی داوطلبانه هم بخواهد نماز قضای کسی را بخواند نمی تواند این کار را بکند . مثلاً یک نفر به مادر و یا مادر بزرگ خود که توانایی ندارد بگوید من بخشی از نماز های قضای شما را می خوانم، درست نیست . اما اگر آن شخص مرده باشد و از دنیا رفته باشد نماز قضای او را می توانند تقسیم کنند و چند نفری بخوانند ، این کار اشکالی ندارد .

13 – من در هنگام خواندن نماز زیاد شک می کنم آیا نماز من صحیح است یا خیر  ؟
پاسخ – اگر زیاد شک می کنید به شک خود اعتنا نکنید . اگر نماز را خوانده اید و بعد از آن شک می کنید که درست خوانده اید و صحیح بوده است یا خیر انشاء اله صحیح بوده ولازم نیست آن را تکرار کنید  . اگر وسط نماز شک دارید که کلمه ای را صحیح خوانده اید یا نه و یا عملی را درست بجا آورده اید یا نه، باز هم اعتنا نکنید و انشاء اله نماز شما صحیح است تا این حالت شما بر طرف شود .
14 – اگر پدری نماز خود را نخواند و پسر بزرگ نداشته باشد آیا به عهده ی دختر بزرگ است یا خیر؟
پاسخ – بر عهده ی دختر بزرگ نیست . ایشان گفته اند پسر بزرگ ندارد . اگر فرد یک پسر هم دارد بر عهده ی او است . حتماً لازم نیست که پنج پسر داشته باشد و نماز و روزه ها بر عهده ی بزرگترین آنها باشد . اگر یک پسر هم دارد نماز و روزه های قضا به تفسیری که گفته شده بر عهده ی همین یک پسر است . اگر شخص فرزند پسری نداشته باشد بر عهده ی دخترها نیست. اما درصورتی که  آنها نیز برای پدر بجا بیاورند کار خوبی است و می توانند این کار را انجام دهند. در همان مورد نیز که میت فرزند یا فرزندان پسری دارد ، اگر پسران دیگر که کوچک تر هستند و یا دختران همکاری کنند یا بجا بیاورند اشکالی ندارد و کار خوبی است . اما از لحاظ حکم شرعی وظیفه ی پسر بزرگ است .
15– اگر کسی عذر شرعی داشته باشد و نتواند نماز خود را بجا بیاورد آیا آن نماز، قضا یا کفاره دارد یا خیر؟
پاسخ – در مدتی که خانم ها عذر شرعی دارند نماز و روزه بر آنها واجب نیست.  روزه های آن ایام قضا دارد  و بعداً باید بجا بیاورند . اما نماز ها قضا و کفاره ندارد . روزه ها هم کفاره ندارند اما قضای آنها را باید تا قبل از ماه رمضان سال بعد بجا بیاورند .
16– پدر من میان دختر ها و پسرهای خود تفاوت زیاد قائل است آیا این کار از لحاظ شرعی اشکال دارد یا خیر؟ ( متفرقه )
پاسخ – اگر این تبعیض قائل شدن به گونه ای است که به یکی از آنها احترام می گذارد و یا هدیه می دهد و برای دیگری این کار را نمی کند  . یا با یکی از آنها زیاد تندی می کند و با دیگری کمتر یعنی طوری که معلوم است مابین آنها فرق می گذارد ، گفته اند در صورتی که این کار موجب اختلاف ، فتنه و فساد شود و مابین آنها کدورت ایجاد کند  حرام است و جایز نیست . اما اگر در آن حد هم نباشد کراهت دارد . حتی اگر فرزندی از جهاتی وضعیتی دارد که پدر می خواهد به او برسد باید طوری باشد که دیگران متوجه نشوند و موجب اختلاف نباشد .
خانمی گفته اند که مادر من طلاق گرفته آیا باز هم به شوهر من محرم است یا خیر؟ (محرمیت)
پاسخ – مادری که طلاق گرفته با پدر شما  دیگر محرم نیست اما با شوهر شما محرم است . بخاطر اینکه شوهر شما داماد او است و همچنان محرم می ماند و با طلاق گرفتن از شوهر، داماد بر شخص نامحرم نمی شود .
21 – خانمی که عذر شرعی دارد آیا می تواند آیه های سجده دار را گوش کند ؟ (متفرقه)
پاسخ – گوش دادن اشکالی ندارد اما خواندن آنها حرام است . دربرخی از جلسات گفته شده که الان به آیه ی      سجده دار رسیده ایم بنابراین خانم هایی که عذر شرعی دارند از جلسه بیرون بروند . لازم نیست از جلسه خارج شوند . خود آنها آیه را نخوانند اما اگر بشنوند اشکالی ندارد. زمانی هم که شنیدند سجده را باید بجا بیاورند . حتی با وجود اینکه  این افراد طهارت ندارند بازهم اشکالی ندارد، چون در سجده ی تلاوت آیات قرآن طهارت شرط نیست . یعنی با داشتن عذر شرعی و نداشتن طهارت هم فرض واجب است که فرد سجده ی تلاوت را بجا بیاورد .
22– اگر هنگام روزه بوی غذای غلیظ به حلق برود چه حکمی دارد ؟
پاسخ – بوی غذا باطل کننده ی روزه نیست و به حلق هم برسد اشکالی ندارد . البته غبار غلیظ حکم جداگانه ای دارد.
23-  آیا در رکعت اول نماز نافله ی شب باید حتماً سوره ی فاتحه خوانده شود  یا هر سوره ای را که بخواهیم    می توانیم بخوانیم ؟ در خصوص نافله ی صبح نیز برخی از افراد می گویند که باید سوره ی اعلی خوانده شود ، اما در مفاتیح الجنان نوشته شده که سوره ی قل یا ایها الکافرون را باید بخوانیم. لطفا ً در این خصوص توضیح دهید.
پاسخ – چون نماز شب جزو نمازهای مستحب است اگر سوره هم خوانده نشود اشکالی ندارد. یعنی حمد تنها هم کافی است، اما اگر سوره خوانده شود بهتر است . در نماز شب بعد از حمد هر سوره ای که خوانده شود از جمله سوه ی توحید اشکالی ندارد . غیر از سوره های سجده دار که حکم آنها جدا است. اما بهتر است که سوره هایی که وارد شده مانند سوره ی اعلی یا کافرون خوانده شود . ضمناً در کتاب ها ی مفصل ذکر شده که در هر رکعتی چه سوره ای خوانده شود تا شخص ثواب بیشتری ببرد . بنابراین سه مرحله ذکر شد: اولاً اگر در نماز شب حمد بدون سوره خوانده شود اشکالی ندارد .  دوماً در نماز شب می توان بعد از حمد هر سوره ی دلخواهی را خواند.  سوماً نماز شب با آن سوره های مفصلی که وارد شده خوانده شود، که این مورد سوم از همه بهتر است .  در هرصورت هر سه مورد صحیح است .
24 – ما یک زمینی در استان گیلان داریم و هرسال برای مسافرت به آنجا می رویم . مسافرت های ما معمولاً کمتر از ده روز است . یعنی در سال دو یا سه بار به آنجا می رویم ولی هر بار بیشتر از دو یا سه روز طول       نمی کشد. می خواستم بدانم با توجه به اینکه آن زمین متعلق به ما است و یک خانه ای نیز درآن ساخته ایم آیا ما باید نماز خود را شکسته بخوانیم یا خیر؟
پاسخ – داشتن زمین در جایی تأثیری در مسئله ندارد . اولاً آنجا وطن شما نیست . دوماً برای کار به آنجا مسافرت نمی کنید و بخشی از سال را نیز در آنجا سکونت ندارید . یعنی گهگاهی برای تفریح و یا بازدید  می روید . در نتیجه به فتوای مراجع تقلید مواقعی که کمتر از ده روز اقامت دارید نماز شما شکسته است و روزه نیز صحیح نیست .
27 – آیا ما تسبیحات اربعه را باید در نماز قضای خود یک بار بگوییم ؟
پاسخ – فتوای مشهور فقها و مراجع معظم تقلید این است که در رکعت سوم و چهارم نماز خواندن یک بار تسبیحات اربعه هم کافی است اما احتیاط مستحب آن است که سه بارخوانده شود . لذا در نماز قضا اگر شما یک بار هم تسبیحات اربعه را خواندید اشکالی ندارد .
36 – شوهر من فوت کرده و گاهی در نماز ها کاهلی می کرده است آیا الان من وظیفه ای دارم یا خیر؟
پاسخ – قضای نماز های همسر بر خانم واجب نیست . همچنان که اگر خانم از دنیا رفت ، نماز و روزه های قضای او بر شوهر او واجب نیست . وظیفه ی فرد این بوده که بجا بیاورد و اگر هم نتوانست وظیفه داشته که وصیت کند . اما خوب است که برای او بجا بیاورند .بنابراین اگر شوهر از دنیا رفته و در نماز کاهلی داشته است ، یعنی گاهی نماز نخوانده و یا نماز باطلی خوانده ، اگر فرزند پسر دارد به پسر او، اگر هم چند پسر دارد بر پسر بزرگ او واجب است و بر دیگران واجب نیست . بنابراین بر شما واجب نیست ولی به هرحال شوهراست و از دنیا رفته ، مخصوصاً اگر هم اموالی دارد به ورثه می رسد . اگر وارث صغیر ندارد و یا اگر هم دارد آنها که کبیر هست.
37 – آیا نماز میت بر خانم ها واجب است ؟
پاسخ – گفته نشده  که نماز میت فقط بر مردان واجب است . اگر مردی بر میت نماز خواند از دیگران ساقط است یا اگر خانمی بر میت نماز خواند از دیگران ساقط است . اگر یک میتی بود که هیچ کس نبود یک خانمی هم اطلاع دارد و می تواند بر این میت نماز بخواند، آن خانم باید بخواند .
54 – مدتی است که هنگام نمازخواندن حواسم پرت می شود و نمی فهمم که چه می گویم تا نمازم تمام می شود . باید چکار بکنم ؟
پاسخ – بعضی ها می گویند که ما در نماز کلاً حواسمان نیست یا در بخشی از نماز حواسمان نیست و حواس مان به جای دیگری می رود.  انسان باید ببیند که عوامل حواس پرتی برای شخص چیست . آیا جای خاصی نماز می خواند یا موقعیت خاصی دارد یا مکانی هست که موجب حواس پرتی می شود . مثلا کنار تلویزیون نمازمی خواند و حواسش پرت می شود یا اینکه خانه شلوغ است . پس انسان از این عوامل دور بشود یعنی جایی نماز بخواند که بتواند با حواس جمع نماز بخواند . اینکه گفته اند جزو مستحبات خانه ،داشتن نماز خانه است یعنی یک جای ویژه ی نماز ، شاید بخاطر این است که انسان بتواند با توجه بیشتر نماز بخواند . دیگر اینکه در خود نماز برنامه ای طراحی شده که جز مستحبات و آداب نماز است که اگر انسان آنها را رعایت بکند حواسش بیشتر جمع خواهد شد . اینکه گفته اند : جایی که روبروی تان در باز است نماز نخوانید و کراهت دارد البته نماز باطل نیست . یک اینکه جایی که محل عبور است کراهت دارد که نماز بخوانید . جایی که روبروی تان تصویر یا عکسی باشد حتی تصاویری که موجب حواس پرتی می شود اگر چه تصویر انسان  یا حیوان کراهت دارد . اگر عکس گل و گیاه باشد و توجه فرد را به خودش جلب کند کراهت دارد . پس بهتر است جایی بایستد که این تصاویر نباشد . دیگر این که شما در حال قیام به محل سجده نگاه کنید . معمولا نگاه به یک نقطه موجب تمرکز حواس است . در هنگام رکوع بین القدم روی زمین را نگاه بکنید و در هنگام تشهد بر دامن خود نگاه کنید . حتی گرداندن چشم کراهت دارد ولی نماز را باطل نمی کند . بازی کردن با انگشتان یا لباس موجب باطل شدن نماز نمی شود ولی کراهت دارد .بهتر از همه اینها توجه به معانی نماز است . مثلا وقتی می گوییم : ایاک نعبدو و ایاک نستعین و ... معانی نماز را از بَر داشته باشیم و ببینیم که چه می خوانیم  و بفهمیم . ممکن است که شما بگویید اینکارها برای ما امکان پذیر نیست . چرا امکان پذیر است اگر آن را کم کم شروع کنید . اول اینکه در قنوت توجه داشته باشید زیرا از خدا حاجت می خواهیم و توجه داشته باشیم که از خدا چه چیزی می خواهیم . بعد در مورد سجده حواس مان را جمع کنیم زیرا سجده نزدیکترین حالت نزدیکی انسان به خدا است و توجه بیشتر است و بعد اجزای دیگر نماز را با توجه بخواند تا کم کم تمام نماز را با توجه بخوانند .
59 – نماز خواندن بدون چادر چه حکمی دارد ؟ و نمازهایی که تابحال بدون چادر    خوانده ایم درست است یا خیر ؟
پاسخ – خانم ها بادیبا حجاب نماز بخوانند ولی حجاب ها تفاوت دارد . خانم باید در حال نماز تمام بدنش پوشیده باشد ، اگر صورت ، دستها و پاها تا مچ باز باشد و نامحرمی هم نباشد اشکالی ندارد . بسیاری از فقها می گویند که اگر نامحرم باشد باید پاها را هم بپوشانند اما نفرموده اند که حتما باید چادر باشد البته چادر حجاب برتر است . اگر خانمی با لباس گشادی که کامل باشد و بدون چادرنماز بخواند نمازش صحیح است . اگر لباسی که فرد پوشیده شرایط لباس نمازگزار را دارد و حجاب نماز را هم دارد این اشکالی ندارد اما اگر با چادر نماز خوانده بشود بهتر است .معمولا خانواده های نمازخوان و متدین چادر مخصوص نماز دارند که سفید است که رنگ سفید هم توصیه شده است .
61 – اصالت من شیرازی هستم . و خانه ی پدرم در شیراز است . ولی خودم ساکن بوشهر هستم . حکم نماز و روزه ی من در بوشهر چیست ؟
پاسخ – اگر شما در بوشهر تصمیم دارید که همیشه زندگی کنید و آنجا وطن شما باشد ، به فتوای همه فقها و مراجع تقلید نماز شما تمام و روزه ی شما هم صحیح است . ممکن است که شما از بوشهر بیرون بروید و نخواهید ده روز هم بمانید اشکالی ندارد زیرا وطن شماست . اگر شما بوشهر را بعنوان وطن انتخاب نکردید ولی هر بار که آنجا می روید ده روز را می مانید یا بیشتر ازده روز می مانید ، باصطلاح این را می گویند که قصد ده روز ماندن دارد مثل شهرهای دیگری که می روید و نماز شما کامل است . اگر قصد ماندن همیشگی را ندارید و گاهی اوقات ممکن است که به بوشهر بروید ولی ده روز را نمانید ، در اینجا بعضی از فقهاء می فرمایند که اگر تصمیم دارد که چند سالی در آنجا سکونت داشته باشد حکم وطن دارد اما بسیاری از فقهای دیگر هم می گویند که تصمیم ماندن همیشگی لازم است . تصمیم ماندن همیشگی یا قصد وطن به این معناست که می گوید ما اینجا زندگی می کنیم و اگر چند س پالی هم در جای دیگر رفتیم باز به اینجا بر می گردیم زیرا خانه و زندگی ما اینجاست. بنابراین اگر این تصمیم را داشته باشید نماز کامل است و اگر این تصمیم را نداشته باشید هر باز که می آیید و می خواهید ده روز بمانید نماز کامل است یا باید ببینید که فتوای مرجع شما در خصوص ماندن چند سال در آنجا چیست . اگر می فرمایند که حکم وطن دارد نماز کامل است و اگر می فرمایند که حکم وطن ندارد باید نماز را با قصد ده روز کامل بخوانید.
72– پای من را از زانو به پایین کچ گرفته اند . می خواهم کیفیت نماز نشسته را بدانم . راهنمایی بفرمایید
پاسخ – اگر بتوانید ایستاده و با تکیه بر عصا نماز بخوانید و ادامه اش را بنشینید باید این جوری نماز بخوانید . اما اگرسخت است و ضرر دارد شما تکلیفی ندارید. شما هر جور که راحت هستید و می توانید پایتان را بگذارید می توانید نماز بخوانید. اگر انسان بتواند مثل حالت تشهد بنشیند ولی اگر شما نتوانستید هر جوری می توانید بنشینید ولی باید روبه قبله بنشینید و نماز بخوانید . نشسته تکبیرالاحرام را می گویید و حمد و سوره را می خوانید و برای رکوع نشسته خم می شوید که پیشانی مقابل زانوها برسد و اگر بتوانید پا را کج کنید حتی اگر سر انگشتان روی زمین قرار نگرفت ،  سجده را بجا بیاورید ولی اگر مشکل است میزی را بگذارید و مهر را روی آن بگذارید و سجده را بجا بیاورید. دستها را باید روی همان میز بگذارید . هر مقدار از اعضای سجده که می توانید روی زمین بگذارید را بعلاوه پیشانی ، باید روی زمین  بگذارید .
78 – آیا بچه ای که بالغ نشده و فوت کرده، نماز و روزه ای بر عهده ی او می باشد یا خیر؟ و اگر نمازی برای او بخوانیم یا روزه ای بجا بیاوریم آیا ثواب آن به او می رسد یا خیر؟
پاسخ – اگر کودکی بالغ نشده باشد تکلیفی ندارد . کودک نا بالغی که تکلیف ندارد اگر قبل از بلوغ از دنیا برود دیگران نسبت به نمازو روزه های او وظیفه و تکلیفی ندارند . یعنی لازم نیست برای او نمازی بخوانند یا روزه ای بجا بیاورند . اما اگر نمازی را خواندند و ثواب آن را به او اهدا کردند ، مثلاً نماز مستحب خواندند . یا اینکه به زیارت رفته و نماز زیارت خواندند و ثواب آن را به او اهدا کردند . یا عمره ای بجا آورده و کار خیر دیگری را انجام دادند . قرآن خواندند و ثواب آن را به او اهدا کردند، به آن کودک می رسد و فایده هم دارد .
81 – اگر در حین خواندن نماز به اشتباه به جای تسبیحات اربعه سوره ی حمد را بخوانیم و در وسط آن متوجه اشتباه خود شویم آیا باید به خواندن سوره ی حمد ادامه دهیم و یا نماز خود را به هم زده و دوباره تسبیحات اربعه را بخوانیم ؟
پاسخ – در نمازهای سه رکعتی و چهار رکعتی در رکعت سوم و چهارم نماز ، نماز گزار می تواند سوره ی حمد را به تنهایی بخواند بدون سوره ی دیگرو یا تسبیحات اربعه را بخواند . بنابراین اگر با تصمیم قبلی هم حمد را بخواند اشکالی ندارد . ما ملزم نیستیم که حتماً تسبیحات اربعه را بخوانیم . ولی اگر تصمیم داشت که تسبیحات اربعه را بخواند و به اشتباه حمد را شروع کرد و در وسط آن متوجه اشتباه خود شد گفته اند که باید سوره ی حمدی را که در حال خواندن است رها کند و از ابتدا یا تسبیحات اربعه را شروع کند و یا حمد را از ابتدا شروع کند و به تنهایی بخواند. ولی اگر متوجه نشد ، همیشه عادت داشت که در رکعت سوم و چهارم نماز تسبیحات اربعه می خواند به اشتباه شروع به خواندن حمد کرد . بعد از خواندن حمد در رکوع و یا بعد از رکوع متوجه شد که اشتباه خوانده است این نماز اشکالی ندارد چون سهواً بوده و واجبی هم عمداً ترک نشده است ، بنابراین نماز اشکالی ندارد . اینجا هم    سجده ی سهو ندارد  .
85 – آیا اشکال دارد که در نماز ایاک نعبدوا را چند بار تکرار کرد ؟
پاسخ – تکرار در ذکرهای نماز مانعی ندارد . اما در حمد اگر کلمه ای را درست تکرار نکردید و دوباره آنرا تکرار کنید اشکالی ندارد ولی اگر تمایل دارید که این جمله را یکبار دیگر تکرار بکنید مانعی ندارد زیرا کلمات قرآن است ولی آن را زیاد تکرار نکنید که نمازگزار را از حال نماز خارج بکند . پس یکی دو بار تکرار کردن ایرادی ندارد .
86 – آیا بلافاصله بعد از اذان می توان نماز خواند ؟
پاسخ – کسی در منزل است و می شنود که اذان از رادیو پخش می شود ولی هنوز تمام نشده است و تازه اذان شروع شده است . اگر اذان به وقت گفته بشود شما می توانید همان موقع نمازتان را بخوانید زیرا شما وارد وقت نماز شده اید یعنی وقتی مغرب اذان گفته     می شود شما وارد وقت نماز مغرب شده اید و لازم نیست که شما صبر کنید تا نماز تمام بشود . اگر کسی بخواهد مطمئن بشود صبر می کند و آخر اذان نمازش را می خواند ولی اگر اذان به وقت گفته می شود که معمولا از رادیو و تلویزیون بطور منظم پخش می شود معنایش این است که شما وارد وقت نماز شده اید و می توانید نمازتان را بخوانید .
87 – هنگام نماز خواندن ، آقایان چه مقدار از بدنشان باید پوشیده باشد ؟
پاسخ – پوشش هنگام نماز با جاهای دیگر متفاوت است . وقتی آقایان می خواهند جایی بروند که نامحرم هست باید پوششان متعارف باشد . اگر آستین کوتاه پوشیدند یا جوراب نپوشیدند یا دگمه ی پیراهن شان باز بود اشکالی ندارد . اما این طور نیست که مقدار زیادی از بدن را در مقابل زن نامحرم باز بگذارند . این برای رفتن در اجتماع است . حالا فرض کنید آقایی می خواهد در منزل نماز بخواند و نامحرمی هم در آنجا نیست ،دیگر لازم نیست که پوشش به اندازه ی بیرون رفتن از خانه باشد. اگر از ناف تا زانو پوشیده باشد به همین اندازه کافی است و نمازش هم درست است .
92 – اگر در نماز شب بجای استغفار برای چهل مومن ، فقط استغفار برای مومنین بکنیم ، آیا این نماز درست است ؟
پاسخ – نماز شب نماز مورد تاکیدی است . نماز شب یازده رکعت است . چهار تا دو رکعتی به نیت نماز شب و دو رکعت به نیت نماز شفع و یک رکعت به نیت نماز وتر است . پنج رکعت آن مثل نماز صبح است و یک رکعت هم با حمد وسوره و رکوع و سجده و تشهد تمام می شود . اگر قنوت هم بگیریم خوب است ولی اگر کسی قنوت هم نگیرد مانعی ندارد . حالا اگر قنوت گرفت که مستحب است چهل مومن را دعا کنید و نام ببریم از کسانی که حقی به گردن ما دارند ومی توانند مرده یا زنده باشند . می توانید در قنوت یک صلوات بفرستید یا فقط استغفار برای مومنین بکنید . می توانید قنوت هم نگیرید و فقط یازده رکعت را بخوانید .
95 – من وضو برای نماز صبح می گیرم . اگر این وضو بماند ، آیا می توان با آن نماز ظهر را بخوانم ؟
پاسخ – بله می توان نماز ظهر را خواند . اگر شما وضو دارید نیازی به تجدید وضو ندارید . اگر شما اول صبح وصو گرفتید و تا آخر شب وضوی شما باقی ماند می توانید تمام نمازها را با آن وضو بخوانید مگر اینکه وضو باطل بشود و حتی اگر شک هم کردید می توانید باز هم نماز بخوانید .
107 –  در نماز تسبیحات اربعه  را چند بار باید بگوییم ؟
پاسخ – فتوای مشهور فقهاء این است که در رکعت سوم و چهارم نماز خواندن یک بار تسبیحات اربعه کافی است ولی بهتر است که سه بار خوانده بشود .
109 – برای  گفتن اذان و اقامه حتما باید سر نماز و روی سجاده بایستیم یا اینکه در حالی که جانماز را پهن می کنیم می توانیم اذان و اقامه بگوییم ؟
پاسخ – اذان و اقامه مستحب است ولی ثواب بسیار زیادی دارد . خواندن اذان و اقامه در حال حرکت اشکالی ندارد . اما مستحب است که انسان در حال ایستاده  ، رو به قبله و با طهارت اذان و اقامه را بگوید البته در اقامه بیشتر به این نکات تاکید شده است . در حال پهن کردن جانماز و رفتن به سر نماز گفتن اذان و اقامه اشکالی ندارد ولی اگر نکات بالا که گفته شد مراعات بشود ، ثواب بیشتری می برد .
110 – اگر من در خواندن سوره اشتباه بکنم و بعدا بفهمم نماز من چه حکمی دارد ؟
پاسخ – اگر شما قبل از رکوع متوجه اشتباه شدید باید اشتباه را برطرف کنید یعنی به این معنی که از هر کجای سوره که اشتباه بوده مجددا بخوانید . اما اگر وارد رکوع شده باشید یا از رکوع گذشته باشید یا بعد از نماز متوجه اشتباه خودتان شده باشید چون سوره واجب است ولی رکن نیست و چون عمدی نبوده ، نماز باطل نخواهد بود .
112 – اگر کسی هنگام خواندن سوره ی حمد خمیازه بکشد نمازش چه حکمی دارد ؟
پاسخ – اگر صورت نماز بهم نخورد و از خمیازه کشیدن عمدا کلمه ای حاصل نشود اشکالی ندارد ولی اگر از روی اختیار باشد کراهت دارد .
114 – آیا ما می توانیم نماز قضا را در موقع اذان بخوانیم ؟
پاسخ – اولا انسان باید سعی کند که نمازش قضا نشود ولی اگر قضا شد دیگر وقت ندارد مثل نمازهای یومیه که وقت مشخص دارد نیست . دیگر این طور نیست که مثلا نماز قضای صبح حتما صبح خوانده بشود یا نماز ظهر و عصر حتما بعد از اذان ظهر خوانده بشود . لذا در صبح می شود نماز قضای ظهر را خواند . در خواندن نماز قضا مسامحه نشود و باید سریع آنرا بخواند . بعضی از فقهاء احتیاط کرده اند که پیش از آنکه نماز بعدی را بخواند قضای نمازش را بخواند . مثلا می خواهد نماز ظهر بخواند ، قضای نماز صبح را قبل از نماز ظهر بخواند . اما حالا اگر همان موقع قبل از نماز بعدی آنرا بجا نیاورد باید بعدا آنرا بجا بیاورد و وقت مشخصی ندارد . 
117 – اگر کسی نماز صبحش قضا بشود ، آیا نمازهای ظهر و شب او قابل قبول است ؟
پاسخ – ما یک نماز صحیح و یک نماز مقبول داریم . اگر نمازهای بعدی با شرایط باشد صحیح است و اگر شرایط قبولی را هم داشته باشد قبول است . ممکن است بعضی از گناهان مثل ترک نماز مانع قبولی نماز بشود ولی این نباید مانع از آن بشود که نماز بخوانیم . نماز باید بطور صحیح خوانده بشود و باید قبولی نماز را هم رعایت کنیم . اگر کسی عمدا نمازش قضا شد یا با عذز نمازش قضا شد مثلا خواب ماند و نمازش قضا شد ، نسبت به نمازهای بعدی تکلیف دارد و باید نمازهای بعدی را بخواند . نماز قضا شده را هم زودتر بجا بیاورد .
119 – برادر من فوت کرده است ولی وصیت نکرده که برای من نماز قضا بخوانید . آیا من می توانم برای او نماز قضا بخوانم ؟
پاسخ – بله شما می توانید برای او نماز قضا بخوانید یا می توانید به دیگران بسپارید که برایشان نماز قضا بخوانند . چون ایشان وصیت نکرده و شما هم اطلاعی از نمازهای قضای او ندارید چیزی بعنوان وظیفه و تکلیف بر عهده ی شما نیست .
124 – اگر هنگام نماز خواندن بدون اینکه رویمان را از قبله برگردانیم با چشم به اطراف نگاه کنیم نمازمان باطل است؟
پاسخ – نماز باطل نیست ولی این کار کراهت دارد . وقتی انسان به نماز ایستاده است خوب نیست که زیر چشمی به اطراف نگاه کند . مثلا شما دارید با یک شخصیت بزرگی حرف می زنید یا او با شما حرف می زند ، خوب نیست که شما اطراف را زیر چشمی نگاه کنید در نماز هم این کار خوب نیست ولی نماز باطل نیست . سعی کنید که زیر چشمی به اطراف نگاه نکنید.
125 – لطفا سجده ی سهو در نماز را توضیح بدهید .
پاسخ – سجده ی سهو برای برخی امور سهویی در نماز است . مثل اینکه طرف اشتباه کرده تشهد یا سجده ی بیجا انجام داده است یا حرف بیجایی زده است . وقتی سجده ی سهو واجب شد ، بعد از سلام دادن نماز بدون اینکه روی از قبله برگرداند یا حرفی بزند و صورت نماز را بهم بزند به سجده می رود و می گوید : بسم الله و بالله السلام علیک ایهاالنبی و رحمة الله و برکاته یا بسم الله و بالله اللهم صل علی محمد و آل محمد ، از سجده سر برمی دارد و یک سجده ی دیگر می رود و می نشیند و تشهد می خواند و سلام آخر را یعنی السلام علیکم و رحمة الله و برکاته می دهد.
126 – حکم نماز و روزه ی فردی که عقب مانده ی ذهنی بوده است چیست؟
پاسخ – اگر عقب ماندگی به حدی بوده است که تشخیص نمی داده که باید نماز بخواند و نماز نخوانده است یا اهل تشخیص روزه نبوده است ، نمازهای این فرد قضا ندارد . اما اگر تشخیص می داده و کوتاهی کرده است ، نمازها قضا دارد و اگر روزه را تشخیص        نمی داده و نمی توانسته بگیرد روزها هم قضا ندارد .
128 – کار من بصورتی است که هر روز در شهرهای مختلفی هستم و ممکن است که ده روز هم در تهران باشم . تکلیف نماز من چیست؟
پاسخ – اگر شما سفرهای شغلی زیادی دارید و معمولا کمتر از ده روز یک مسافرت دارید و در سفر هستید، به فتوای اکثر مراجع تقلید نماز شما در این سفرهای کاری تمام است و روزه تان هم صحیح است . البته در این نظر تفاوت فتوا هم هست . شما با دفتر مرجع تقلید خودتان تماس بگیرید تا حکم شرعی شما دقیقا مشخص بشود .
130 – پدرم نماز نمی خواند . آیا می شود فرزندان به جای او نماز بخوانند ؟
پاسخ – تا وقتی پدر شما زنده باشد نمی توان به جای او نماز خواند حتی اگر خودش نماز نخواند . وقتی که پدر شما از دنیا رفت پسر بزرگ باید نمازهای قضایش را بجا بیاورد و اگر تنها یک فرزند پسر داشت او باید نمازهای قضای پدر را بجا بیاورد . ممکن است که دیگران هم بگویند که ما نمازهای قضای او را بجا می آوریم ، این اشکالی ندارد ولی  وظیفه ی پسر بزرگ است که آنرا بجا بیاورد. حتی تا وقتی ایشان زنده هستند نمی توان روزه بجایش گرفت و نماز قضا بجای ایشان خواند .
137 – آیا اگر رو به سفره نماز بخوانیم اشکال دارد ؟
پاسخ – اشکالی ندارد ولی برای نماز خواندن یک حکم کلی داریم . آنچه که در نماز خواندن باعث حواس پرتی انسان بشود کراهت دارد حتی اگر گل و نقاشی باشد . پس بهتر است که انسان برای خواندن نماز جایی را انتخاب کند که حواسش پرت نشود . پس خواندن نماز رو به سفره اشکالی ندارد ولی اگر موجب حواس پرتی انسان می شود بهتر است که انسان جای دیگری نماز بخواند .
148 – اگر مهر نماز به مرور زمان سیاه بشود استفاده از آن چه حکمی دارد ؟
پاسخ – اگر مهر سیاه بشود ولی روی مهر جرمی نباشد و فقط رنگ عوض کرده است ، سجده بر آن اشکالی ندارد ولی اگر لایه ای از چرک روی آنرا گرفته باشد سجده روی آن صحیح نیست . مهرهایی که صرفا رنگ عوض می کنند اگر آنها را در آفتاب یا روی بخاری بگذارید بعد از چند روزی سیاهی آن برطرف می شود .
151 – چگونه سجده ی سهو در نماز واجب می شود ؟
پاسخ – در مواردی که سهوی در نماز پیش بیاید باید سجده ی سهو را بجا بیاوریم . مثل اینکه شخص تشهد یا سجده ای بیجا انجام بدهد یا سجده ای را فراموش بکند یا قیام بیجا داشته باشد یا کلام بیجاداشته باشد یا شک بین چهار و پنج درنماز برایش پیش بیاید . بعد از سلام نماز باید بلافاصله به سجده برود و بگوید : بسم الله و بالله السلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته یا بگوید : بسم الله و بالله اللهم صل علی محمد و آل محمد ، دو تا سجده پشت سرهم و بعد تشهد و بعد سلام آخر را بدهد .
152 – نماز نافله مغرب و عشاء را باید چطور بخوانیم ؟
پاسخ – نماز نافله ی مغرب ، باید بعد از مغرب خوانده بشود مگر اینکه کسی عذری داشته باشد و نافله ی نمازعشاء هم بعد از نماز عشاء خوانده می شود ولی اگر کسی عذری داشت می تواند قبل از آن هم بخواند .
156 – آیا می شود یازده رکعت نماز شب را کمتر خواند ؟
پاسخ – بله . اشکالی ندارد که کمتر بخوانید . اگر شما فرصت ندارید یا حالش را ندارید همان سه رکعت نماز شفع و وتر را بخوانید . اگر وقت باشد و شما تمام آنرا بخوانید ثواب بیشتری می برید و اگر مستحبات آنرا بجا بیاورید ثواب بیشتری خواهید برد.
160 – نماز حاجت را چگونه می خوانند ؟
پاسخ – چندین جور نماز حاجت وارد شده است که من یکی را می گویم و شما می توانید بقیه را در مفاتیح الجنان پیدا کنید. شخص دو رکعت نماز به نیت نماز حاجت می خواند و بعد هر حاجتی که دارد از خدا می خواهد .
161 – اگر در نماز چهار رکعتی بین رکعت سوم و چهارم شک کنم که رکعت دوم را خوانده ام یا نه ، تکلیف چیست ؟ 
پاسخ – اگر رکعت دوم را خوانده باشد رکعت سوم یا چهارم است و اگر رکعت دوم را نخوانده باشد رکعت دوم یا سوم است .پس این به شک بین دو و سه و یا شک بین سه و چهار برمی گردد که شک دارد دو رکعت خوانده یا سه رکعت ، اگر شک بعد از سجدتین  باشد بنا را بر رکعت سوم می گذارد و رکعت چهارم را هم می خواند و بعد از نماز یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نماز احتیاط نشسته می خواند . اگر شک دارد که رکعت سوم یا چهارم است بنا را بر چهار می گذارد و نماز را تمام می کند . و بعد از نماز یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نماز احتیاط نشسته می خواند .
 
162 – اگر هنگام نماز دامن نپوشیم ولی چادر بپوشیم ، نماز درست است ؟
پاسخ – اگر چادر کل بدن را که باید درهنگام نماز پوشیده باشد می پوشاند البته به جز صورت و دست و پا تا مچ اشکالی ندارد . اگر این پوشش در تمام حالات نماز هست اشکالی ندارد . 

 
171 – در مورد نماز وحشت یا لیلةالدفن توضیحاتی بدهید .
پاسخ – شب اولی که میت دفن می شود ،مستحب است که افراد زنده برای او این نماز را بخوانند و ثوابش را برای او هدیه کنند . نماز لیلةالدفن جزو نمازهای مستحب است که اذان و اقامه ندارد و فقط تکبیرة الاحرام دارد و در رکعت اول بعد از حمد آیت الکرسی را     می خوانند و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره ی قدر خوانده می شود و بعد از سلام ، ثواب این نماز را به فرد میت هدیه می کنند . این نماز به جماعت خوانده نمی شود .
174 – آیا در قنوت نماز می توان دعای فارسی خواند ؟
پاسخ – در قنوت خواندن دعای غیر عربی صحیح است .
189 – وقتی آینه یا مجسمه ای جلوی ما باشد ، آیا ما می توانیم نماز بخوانیم ؟
پاسخ – روبروی آینه و تصویر انسان یا حیوان ، نماز خواندن کراهت دارد . البته نماز باطل نیست ولی کراهت دارد و ثواب نماز کم می شود. بهتر است که روبروی آینه و تصاویر نماز نخوانید .
.
192 –آیا فردی که خودش نماز و روزه ی قضا داشته باشد می تواند برای پدرش نماز و روزه ی قضا بجا بیاورد ؟
پاسخ – اگر پدر فوت کرده باشد می توانید نماز قضا برای ایشان بجا بیاوریدحتی اگر خودتان نماز قضا داشته باشید . سعی کنید نماز قضای خودتان را زودتر بجا بیاورید.دیگر اینکه کسی که روزه ی قضا دارد نمی تواند روزه ی مستحب بگیرد . بعضی از فقهاء هم می گویند که فردی که روزه ی واجب بعهده ی او است نمی تواند روزه ی مستحب بگیرد . این حکم به روزه اختصاص دارد . اما اگر کسی نماز قضا دارد می تواند نماز مستحبی بخواند . فرد می تواند در روزهایی که روزه گرفتن مستحب است روزه ی قضا را بگیرد و     انشاء الله ثواب آنرا هم می برد .
196 – اگر نماز صبح قضا بشود آیا روزه باطل است ؟
پاسخ – البته نماز صبح نباید قضا بشود ولی اگر قضا شد روزه باطل نیست .
199 – شغل من طوری است که شنبه به مسافرت می روم و آخر هفته بر می گردم . حکم نماز و روزه ی من چیست ؟
پاسخ – در این مسئله تفاوت فتوا وجود دارد . بطورکلی اگر این رفت و آمد برای کار باشد یعنی سفر کاری است ، نظر اکثر مراجع تقلید این است که نماز کامل و روزه هم صحیح است . اما اگر سفر تفریحی است و سفر شغلی محسوب نمی شود ، نظر اکثر مراجع تقلید این است که نماز شکسته است و روزه هم صحیح نیست مگر اینکه آنجا ده روز بمانید . تفسیر مسئله را باید از دفتر مرجع تقلید خودتان بپرسید.
205 – اگر در نماز تسبیحات اربعه را کمتر یا بیشتر بخوانیم چه حکمی دارد ؟
پاسخ – در رکعت سوم و چهارم نماز ، تسبیحات اربعه را سه بار یا یکبار می گویند . بیشتر فقهاء فرموده اند که یک بارهم کفایت می کند . سه بار تسبیحات را همه صحیح     می دانند ولی دو بار تسبیحات را کافی نمی دانند . پس تسبیحات را یا یکبار یا سه بار باید خواند . اگر در نماز به نیت تسبیحات اربعه بیشتر از سه بار خوانده بشود ، این هم درست نیست .
221 – اگر در سجده ی نماز بیش از سه بار ذکر بگوییم ، اشکالی دارد؟
پاسخ – خیر اشکال ندارد . حداقل آن ، سه بار سبحان الله است و بیشتر هم مانعی ندارد ولی بهتر است که آنرا درعدد فرد ، مثلا پنج بار یا هفت بار بگویید .
242 – اگر من در هنگام نیت نماز بجای اینکه بگویم نماز عشا می خوانم بگویم نماز مغرب می خوانم ، نماز من چه حکمی دارد ؟ 
پاسخ – به زبان آوردن نیت نماز واجب نیست . حالا اگر آنرا به زبان آوردید و اشتباه گفتید مثلا اگر می خواهید نماز عشا را بخوانید و گفتید نماز مغرب ، این صحیح است و اشکالی ندارد.

249 – اگر زلزله و خورشید گرفتگی در کشورهای دیگر اتفاق بیفتد ، آیا نماز آیات بر ما واجب است ؟

پاسخ – اگر خورشید گرفتگی یا ماه گرفتگی قابل روئیت بود باید نماز آیات بخوانید و اگر زلزله در همان محلی بود که شما زندگی می کنید باید نماز آیات بخوانید ولی اگر شما خبر زلزله را شنیدید خواندن نماز آیات واجب نیست .

256 – آیا خانم می تواند با مانتو نماز بخواند ؟
پاسخ – باید خانم در حال نماز حجاب کامل را داشته باشد . خانم در نگاه نامحرم باید تمام بدن را بپوشانند به جز قرص صورت و مچ که اگر اینها باز باشد اشکالی ندارد ولی در نماز ، اکثر فقها می فرمایند که پوشاندن پاها تا مچ هم لازم نیست اگر نامحرمی نباشد . اگر چادر دردسترس نباشد خانم می تواند با مانتو هم نماز بخواند .
278 – استفاده از کتابهای دعا در هنگام خواندن نمازهای مستحبی چه حکمی دارد ؟  
پاسخ – اشکالی ندارد .اگر انسان از حفظ بود می خواند و الا از روی کتاب دعا می خواند .
280 – پدر ما فوت کرده است ، آیا خواهرم می تواند بجای او نماز قضا بخواند  ؟
پاسخ – نماز و روزه ی پدر و مادر به عهده ی پسر بزرگ است و اگر تک پسر باشد  بعهده ی خود اوست حتی اگر هنگام فوت پدر بالغ نبوده ، بعد از بالغ شدن باید این تکلیف را انجام بدهد . حالا پسر بزرگ نماز و روزه ی پدر را بجا نمی آورد ، کسان دیگر هم    می توانند این کار را انجام بدهد .
281 – اگر بعد از خواندن نماز متوجه بشویم که در هنگام وضو یک بار آب روی دستمان ریخته ایم ، نماز ما چه حکمی دارد ؟
پاسخ – یک بار یا دو بار آب ریختن روی دست هنگام گرفتن وضو ، اشکالی ندارد .
282 – اگر بعد از خواندن نمازمتوجه بشویم که قبله را 45 درجه اشتباه ایستاده ایم و وقت نماز هم گذشته باشد ، حکم نماز ما چیست ؟  
پاسخ – با فرض اینکه شما در قبله ی اشتباه ایستاده اید و نماز خوانده اید ، دیگر اینکه بعد از نماز متوجه شده اید ، دیگر اینکه انحراف خیلی زیاد نبوده است ، نماز خوانده شده  صحیح است و قضا ندارد . 
285 – در ماه مبارک رمضان چند روزی به مسافرت کربلا رفتیم و در آنجا نماز را کامل خواندیم و روزه هم گرفتیم . آیا روزه ی ما صحیح است ؟
پاسخ – در چند نقطه مسافر می تواند نمازش را کامل بخواند.در مسجدالاحرام ، مسجد النبی ، مسجد کوفه و حرم امام حسین (ع) . فتوای اکثر فقها روی این چهار مکان است . این حکم اختصاص به نماز دارد . اگر کسی به این مکان ها مسافرت بکند و ده روز هم نماند ، می تواند

تاریخ : یک شنبه 11 فروردين 1392 زمان : 1:46

نویسنده : اميرعباس دسته بندي : همه مطالب
PostRateBlock /endPostRateBlock OnlyMorePostBlock
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
/endOnlyMorePostBlock

برچسب‌ها: احكام نماز, نماز, ويژگي نماز, خصلت نماز, آداب نماز,

(نظر)

محبوب کن - فیس نمافيس بوك

PostImageBlock
سايت حضرت عباس" border="0">
/endPostImageBlock

 

فضيلت، آثار و فوايد تلاوت قرآن كريم

درجات بهشت بر اساس تعداد آيات قرآن تقسيم شده است و هر كس هر مقدار كه با قرآن آشنا باشد درجات بهشت را طى مى‌كند.
براى تلاوت قرآن كريم فضايل، آثار و فوايد دنيايى و آخرتى فراوانى بيان شده است: بارورى ايمان، صفاى دل، تخفيف گناهان، عبادت برتر، برخوردارى از ثواب فرشتگان و پيامبران، هم‌نشينى با فرشتگان، پيمودن درجات كمال و ترقى در بهشت، درمان بيمارى‌هاى روحى، رفع غم و اندوه، روشنايى ديدگان، مونس تنهايى، عمر با بركت، استجابت دعا، صفاى خانه، رفع عذاب از پدر و مادر و‌...‌.
شايان توجه است كه پيمودن مراتب كمال قرائت، هم‌چون رسيدن به مرحله تدبّر و عمل، مستوجب كمال ثواب و رضاى الهى و دريافت خيرات بيشتر و بهتر مى‌شود.


اهميت و فضيلت قرائت قرآن تا چه اندازه است؟


براى قرائت قرآن، در كلمات گهربار پيشوايان معصوم(ع) فضايل و آثارى بيان شده كه موجب رشد و پرورش روح و روان آدمى مى‌شود. همين فضايل و آثار باعث‌گرديده كه تلاوت و قرائت قرآن از اهميت بسيارى برخوردار باشد. اكنون به برخى از اين فضايل و آثار اشاره مى‌كنيم:
1. سعادت‌مندى: پيامبر اكرم(ص) مى‌فرمايد: «اگر زندگى سعادت‌مندان و مرگ شهدا و نجات در روز جزا و امنيت در روز هراس و نور در روز ظلمت و سايبان در روز حرارتِ شديد و سيراب شدن در روز عطش و ارزش و سنگينى در روز سبكى اعمال را مى‌خواهى، پس قرآن را مطالعه كن، چرا كه قرآن يادآور خداى رحمان و حافظ از شيطان و عامل برترى در ترازوى اعمال است».[1]
در حديث ديگر مى‌فرمايد: «هر كس قرآن بخواند، گويى به مرتبه پيامبرى رسيده است، جز آن كه بر او وحى نمى‌شود!».[2]
2. بارورى ايمان: اميرمؤمنان على(ع) فرمودند: «بارورى و رشد ايمان با قرآن خواندن به دست مى‌آيد».[3]
3. استجابت دعا: امام حسن مجتبى(ع) فرمود: «هر كس قرآن بخواند ـ بلافاصله يا با كمى تأخير ـ دعايش مستجاب خواهد‌شد».[4]
4. نورانيت و افزودن خير و بركت خانه: پيامبراكرم(ص) فرمود: «خانه‌هايتان را با تلاوت‌قرآن نورانى كنيد و آن‌ها را هم‌چون يهود و نصارا ـ كه نماز و عبادت را در خانه‌ها تعطيل كرده، تنها در كنيسه و كليسا انجام مى‌دهند ـ به گورستان تبديل نكنيد. هنگامى‌كه در خانه‌اى زياد قرآن خوانده شود، خير و بركت آن فزونى يابد و اهل خانه مدت‌ها از آن لذت خواهند برد و همان‌گونه كه ستارگان براى زمينيان مى‌درخشند، [اين خانه] نيز براى آسمانيان مى‌درخشد».[5]
5. غفران گناهانِ پدر و مادر: امام صادق(ع) مى‌فرمايد: «خواندن قرآن از روى مصحف، عذاب پدر و مادر را سبك مى‌كند، گرچه كافر باشند».[6]
6. افزايش مدّت بينايى: امام صادق(ع) فرمود: «هركس قرآن را از رو [با نگريستن بر آيات] بخواند، از بينايى‌اش براى مدت طولانى لذت خواهد برد».[7]
7. آميخته شدن قرآن با گوشت و خون قارى: امام صادق(ع) فرمود: «هر جوان مؤمنى كه قرآن بخواند، قرآن با گوشت و خونش آميخته خواهد شد».[8]
8. صفاى دل: پيامبراكرم(ص) فرمود: «بدون شك اين دل‌ها زنگار مى‌گيرند; هم‌چنان كه آهن زنگ مى‌زند. عرض شد: صيقل آن به چيست؟ فرمود: قرائت قرآن».[9]
9. بهترين عبادت: پيامبر(ص) فرمود: «بهترين عبادتِ امتِ من، تلاوت قرآن است».[10]
10. بخشش گناهان، نوشته شدن حسنه و پاك شدن گناهان.[11]


چرا در شب‌هاى ماه مبارك رمضان، قرائت سوره‌هاى خاصى از قرآن كريم، تأكيد‌شده است (مثل: خواندن سوره عنكبوت، دخان و‌...) كه خواندن آن ثواب بيشترى دارد؟


تلاوت قرآن كريم، در همه حال ارزشمند است، زيرا همه قرآن، كلام خداست و خواندن همه سوره‌ها فضيلت و ثواب دارد، در عين حال، خواندن بعضى از سوره‌ها در بعضى اوقات ـ به دليل مصالحى كه خداوند و چهارده معصوم(ع) از آن آگاهند‌ـ ثواب بيشترى دارد.
منظور اين روايات، فقط خواندن آيات نيست، بلكه خواندن، مقدمه‌اى براى فهم قرآن است و درك آن نيز در جاى خود، مقدمه‌اى براى محقق ساختن دستورهاى آن در زندگى فردى و اجتماعى است. به‌طور قطع، اگر مسلمانان از مفاد سوره‌هاى قرآن در زندگى خود الهام بگيرند، همه پاداش‌ها و خواسته‌هاى مشروع دنيا و آخرت را از آن خود خواهند كرد.
سفارش پيامبر و امامان معصوم(ع) به خواندن برخى سوره‌ها در اوقات خاص، مسلّماً حكمت‌هايى دارد كه ممكن است عقل بشر به برخى از آن‌ها نرسد، ولى مهربانى و لطف خدا و اوليايش مانع از آن مى‌شود كه بشر از آثار خير مخفى بر خود محروم گردد. ضمن اين‌كه يكى از اسباب تأكيد بر قرائت سوره دخان در شب قدر، مطرح شدن شب قدر در آن سوره است.
بنابراين، همه سوره‌ها و آيات قرآن را بايد خواند و در آن تدبّر كرد، ولى بهتر است به سوره‌اى كه آثار ذكر شده براى آن، متناسب با نياز انسان باشد، متوسل شد.[12]


بهترين مزد و ثواب براى قاريان قرآن، از نظر قرآن چيست؟


قرآن كريم مى‌فرمايد: (اِنَّ الَّذينَ يَتلونَ كِتـبَ اللّهِ واَقاموا الصَّلوةَ واَنفَقوا مِمّا رَزَقنـهُم سِرًّا وعَلانِيَةً يَرجونَ تِجـرَةً لَن تَبور * لِيُوَفِّيَهُم اُجُورَهُم ويَزيدَهُم مِن فَضلِهِ اِنَّهُ غَفورٌ شَكور);[13] كسانى كه كتاب الهى را تلاوت مى‌كنند و نماز را به پاى مى‌دارند و از آن‌چه به آنان روزى داده‌ايم، پنهان و آشكار انفاق مى‌كنند، تجارتى[ پر سود] و بى زيان و خالى از كساد را اميد دارند. [آن‌ها اين اعمال‌صالح را انجام مى‌دهند]تا خداوند اجر و پاداش كامل به آن‌ها دهد و از فضلش بر آن‌ها بيفزايد كه او آمرزنده و شكرگزار است.
بديهى است كه منظور از تلاوت در اين‌جا، قرائت سطحى و خالى از تفكر و انديشه نيست، بلكه خواندنى است كه سرچشمه فكر و انديشه و در نتيجه، عمل‌صالح باشد. در روايات اسلامى نيز به برخى از پاداش‌هاى قاريان قرآن اشاره‌شده; از جمله:
خداوند به قارى قرآن پاداش عظيمى خواهد داد. پيامبراكرم(ص) فرمود: «هر كس براى رضاى خدا و آگاهى عميق در دين، قرآن بخواند، ثواب فرشتگان و انبيا و رسولان را خواهد داشت».[14]
امام كاظم(ع) مى‌فرمايد: «درجات بهشت به اندازه آيات قرآن است. به قارى قرآن گفته مى‌شود: بخوان و[ در مراتب بهشت] بالا برو. سپس مى‌خواند و مقامش بالا‌مى‌رود».[15]


اگر قرآن را با صوت بخوانيم اجرمان چه قدر است؟ و اگر بدون صوت بخوانيم چه‌طور؟


مقدار اجر و ثواب را خدا مى‌داند. پيامبراكرم(ص) مى‌فرمايد: «قرآن را با صوت‌هاى خويش زيبايى بخشيد، زيرا صوت زيبا بر زيبايى قرآن مى‌افزايد.»[16]
با توجه به اين‌كه آيات قرآن سخنان خداوند است و خدا از اول كامل بوده، پس ارزش‌گذارى آيات قرآن براى چيست كه فلان سوره ثواب بيشترى دارد؟ (در مفاتيح اين ارزش‌ها آمده است).
بايد دانست اگر تفاوتى در سوره‌ها از نظر ارزش، وجود داشته باشد، به كامل بودن خدا ارتباطى ندارد، چرا كه ممكن است خداى متعال و حكيم از روى حكمت و به جهت مصلحت، بعضى از سوره‌ها را از نظر فصاحت و بلاغت يا مفهوم و محتوا بر بعضى ديگر و يا بعضى از آيات را بر بعضى ديگر برترى داده باشد; همان‌طور كه در خلقت انسان‌ها، بعضى از آن‌ها را بر برخى ديگر ـ‌مانند انبيا بر مردم عادى‌ـ برترى داده است. هر يك از آيات يا سوره‌هاى قرآن به گل‌هايى مى‌ماند كه بوى دل‌رباى مخصوص خويش دارد.
ممكن است نسبت به يك سوره توجه خاصى شده باشد كه اين مطلب با بررسى اهداف و مقاصد آن سوره تا حدى روشن مى‌شود; مثلا اگر سوره‌اى به مسائل اخلاقى در سطح عمومى مردم و جامعه پرداخته باشد، مانند سوره نور و آيات حجاب، چون عموم مردم درگير اين مسائل‌اند، نسبت به اين سوره توجه خاصى شده است. سوره‌هاى ديگر نيز با توجه به مقتضاى مفاهيم آن و نياز جامعه و عموم مردم مورد توجه خاص قرار گرفته است.
بنابراين شناخت مفاهيم يك سوره و درك نياز جامعه و مشكلات آن مى‌تواند به روشن شدن علل اين ارزش‌گذارى‌ها كمك كند. از طرفى بايد دانست كه برخى از روايات وارده در مورد ارزش و خاصيت سوره‌ها، بى‌پايه و بى‌اعتبار است; چنان‌كه «مير سيدشريف جرجانى» در حواشى كشاف در آخر «تفسير فاتحة الكتاب» و «ابن‌الجوزى» در الموضوعات و «سيوطى» در اللئالى المصنوعه اكثر احاديثى كه از «ابىّ‌بن‌كعب» در فضايل سوره‌ها نقل شده كذب و موضوع (جعلى) مى‌داند.[17]
لطفاً درباره خواندن قرآن و آثار آن در زندگى انسان و اين‌كه انسان با خواندن قرآن چه پيشرفت‌هايى مى‌تواند در زندگى داشته باشد، توضيح دهيد.
قرائت قرآن در زندگى مسلمان، آثار زيادى مى‌تواند داشته باشد; از جمله:
1. قرائت قرآن، ذكر خداوند است. با ذكر خدا دل‌ها آرام مى‌گيرد. آرامش روحى، زندگى روزمره انسان را به سوى خوش‌بختى سوق مى‌دهد.
2. چون قرآن، قانون اساسى اسلام است با خواندن و توجه به معانى قرآن مى‌توان به رفتار و چگونه زيستن خود شكل داد.
3. قرائت قرآن، شعار اسلام است و پيامبر و امامان معصوم به قرائت قرآن با صداى بلند، در مكان‌ها و زمان‌هاى مختلف و آهنگ خوش تأكيد داشته‌اند، لذا قرائت قرآن مى‌تواند موجب تقويت دين و نظام اجتماعى مسلمانان گردد.
4. حفظ و قرائت قرآن، موجب تقويت حافظه مى‌گردد و در نتيجه در زندگى مسلمان تأثير مى‌گذارد و موجب پيشرفت در كارهاى علمى او مى‌گردد.
از ذكر آثار ديگر صرف نظر مى‌كنيم و شما را به خواندن روايت‌هاى نورانى اولياى معصوم(ع) در اين‌باره ارجاع مى‌دهيم.[18]


آيا مطالب كتاب‌هايى كه در آن‌ها نوشته مثلاً اگر فلان آيه را هزار مرتبه بخوانى، به مكه مى‌روى يا اگر فلان آيه را بر روى بازو ببندى موجب قدرت مى‌شود، درست است؟


1. قرآن كريم، مايه هدايت و رحمت است.[19] اين كتاب شريف و كلام لطيف، مربّى و راهنماى انسان در رسيدن به كمال نهايى و نزديك شدن به خداست و او را به‌سوى خير و سعادت سوق مى‌دهد. هدف اصلى و مهم‌ترين فايده آن، انسان‌سازى و تربيت بشر است. فوايد و آثار ديگر، هدفى فرعى به‌حساب مى‌آيند.[20]
2. اصل اين‌كه خواندن سوره‌ها و آيات قرآن، آثار و فوايد خاصى دارد، جاى شك و ترديد نيست و در اين مورد روايات، تواتر معنوى دارند، امّا در هر مورد بايد به روايت معتبر استناد كرد; يعنى اگر بخواهيم بگوييم فلان سوره يا آيه فلان اثر يا فايده را دارد، بايد با استناد به روايت معتبر چنين سخنى را بگوييم.
3. در برخى روايات آمده است كه خواندن و قرائت سوره‌هاى قرآن، فوايد متعددى دارد; از جمله: امام‌صادق(ع) فرمود: «كسى كه همه روزه، قرائت سوره عمّ يتساءلون را ادامه دهد، سال تمام نمى‌شود، مگر اين‌كه خانه خدا را زيارت مى‌كند»[21] و نيز فرمود: «هر كس به خواندن سوره مريم(س) مداومت كند، از دنيا نخواهد رفت، مگر اين‌كه خدا به بركت اين سوره، او را غناى نفس مى‌بخشد و از نظر مال و فرزند بى‌نياز مى‌كند».[22]
منظور اين روايات، فقط خواندن آيات نيست، بلكه خواندن، مقدمه‌اى براى فهم قرآن است و درك آن نيز در جاى خود، مقدمه‌اى براى محقق ساختن دستورهاى آن در زندگى فردى و اجتماعى است و به‌طور قطع اگر مسلمانان از مفاد سوره‌هاى قرآن در زندگى خود الهام بگيرند، همه پاداش‌ها و خواسته‌هاى مشروع دنيا و آخرت را از آنِ خود خواهند كرد.[23]
4. يكى از عوامل مؤثر در سرنوشت انسان، خواندن قرآن و دعا است، امّا خداوند حكيم براى هدايت بشر به كمال، عوامل و اسباب ديگرى نيز مانند: عقل، علم، مشورت، كمك گرفتن از وسائل عادى، دارو و درمان، پرهيز از چيزهايى كه بر جسم‌و‌جان [روح] انسان تأثير منفى دارد و‌... را آفريده و آيات قرآن نيز انسان را به كمك جستن و بهره‌مندى از اين اسباب، سفارش فرموده‌است.[24]


زندگىِ ما چگونه و به چه علت با خواندن قرآن زيبا مى‌شود؟


اگر ما به آثار خواندن قرآن توجه و قرآن را مانند دوستى در زندگى انتخاب كنيم، آياتش را بخوانيم و در معانى آسمانى‌اش تفكر كنيم، پس از مدتى زندگى‌مان سرشار از نور، روشنايى، طراوت و زيبايى خواهد شد.
ما در نيايشى پيش از تلاوت قرآن از خدا مى‌خواهيم: «خدايا! رغبت مرا به قرآن افزون گردان و آن را مايه روشنايى ديده و درمانِ بيمارى‌هاى دل و از بين رفتن غم‌و‌اندوه من قرار ده. خدايا! زبانم را به خواندن قرآن بيارا و چهره‌ام را با آن زيبا، بدنم را با آن قدرتمند و ترازوى اعمالم را سنگين كن».
و در نيايشى كه هنگام ختم قرآن مى‌خوانيم، به خداوند مى‌گوييم: «خدايا! قرآن را در دنيا همراه ما، در گور انيس ما، در قيامت شفاعت كننده ما، بر پُل صراط مايه روشنايى، در بهشت هم‌نشين، در برابر آتش دوزخ پوشش و براى اجراى كارهاى نيك، راهنماى ما قرار ده».[25]


آيا قرآن براى تمامى امور زندگى به درد ما مى‌خورد؟


قرآن براى همه امور زندگى انسان پيام دارد; خود مى‌گويد: (ونَزَّلنا عَلَيكَ الكِتـبَ تِبيـنـًا لِكُلِّ شَىء);[26] ما قرآن را كه براى هر چيز بيانى است بر تو نازل كرديم. در جاى ديگر مى‌گويد: (ما فَرَّطنا فِى الكِتـبِ مِن شَىء);[27] ما هيچ چيز را در اين كتاب فروگذار نكرديم. از آن‌جا كه قرآن، مشعل نور و كتاب هدايت است، پرتو نورش را تا آن‌جا كه مى‌خواهد هدايت كند، مى‌تاباند. البته اين به آن معنا نيست كه ما از قرآن انتظار داشته باشيم راه هواپيماسازى يا كشف بيمارى‌هاى سخت و ساختن موشك‌هاى قاره‌پيما را نيز آموزش دهد، زيرا قرآن، كتابِ آموزش هواپيماسازى يا موشك‌سازى و يا... نيست، امّا در همه اين زمينه‌ها حرف‌هايى براى گفتن دارد. اولين سوره‌اش انسان‌ها را به خواندن دعوت مى‌كند: (اقرأ باسم ربّك).
گرفتارى بزرگ انسانِ امروز، نداشتن و يا ساختن سلاح‌هاى پيشرفته نيست; گرفتارى بزرگ او آن است كه نمى‌داند از اين ابزارها چگونه استفاده كند. قرآن راه درست استفاده كردن از همه امكانات و ابزار زندگى را به انسان مى‌آموزد. به او مى‌آموزد كه با كشف آهن، آن را در راه منافع مردم به كار گيرد: (واَنزَلنَا الحَديدَ فيهِ بَأسٌ شَديدٌ ومَنـفِعُ لِلنّاسِ);[28] ما آهن را آفريديم كه در آن نيروى سخت و منافعى براى مردم وجود دارد، نه در راه نابودى و كشتار آنان: (ولا تَقتُلُوا النَّفسَ الَّتى حَرَّمَ اللّه...);[29] و كسى را كه خداوند كشتن آن را حرام شمرده نكشيد.
اگر از آغاز تا پايان به آيات و سوره‌هاى قرآن نظرى بيفكنيم، خواهيم ديد كه قرآن، بهترين شيوه‌ها را براى زندگى دنيايى همراه با سعادت به انسان‌ها نشان داده است. زندگى همراه با عزت، سربلندى، برادرى و بزرگوارى، نه همراه با ظلم و بيداد و ستم.
مى‌گويند: قرائت قرآن يكى از واجبات است و بايد قرآن را خواند. ما هم مى‌خوانيم، ولى چرا حال ما كه قرآن مى‌خوانيم با آن كسى كه نمى‌خواند فرقى نمى‌كند؟ من كه قرآن مى‌خوانم در امتحانات خود موفق مى‌شوم و آن هم كه قرآن نمى‌خواند، در امتحانات خود موفق مى‌شود، پس چه فايده‌اى دارد؟
خداوند متعال مى‌فرمايد: (فَاقرَءواْ ما تَيَسَّرَ مِنَ القُرءان);[30] هر چه از قرآن ميسّر مى‌شود بخوانيد.
قرآن، كتاب الهى و وسيله نجاتى است كه از طرف خداوند براى هدايت و تكامل انسان‌ها نازل شده است، تا آن را بخوانند و بفهمند و با عمل به دستورهايش رستگار و سعادت‌مند شوند.
بايد توجه كرد هر عملى اثر خاصى دارد. خواندن و انس با قرآن آثار فراوانى در انسان دارد و باعث رشد معنوى و بركت و موفقيت بيشتر در كارهاى وى مى‌شود و در نهايت، به بهترين راه هدايت مى‌شود، ولى اثر آن قبول شدن در امتحان نيست و اين‌گونه نيست كه هر كس قرآن نخواند در امتحان قبول نشود. قبول شدن در امتحان اثر و ثمره سعى و تلاش و كوشش انسان است. هر كس سعى و تلاش كند، درسش را خوب بخواند، امتحان را خوب پاسخ بدهد، قبول خواهد شد و هر كس تنبلى كند و درسش را نخواند در امتحان موفق نخواهد شد; چنان‌كه خداوند مى‌فرمايد: (واَن لَيسَ لِلاِنسـنِ اِلاّ ما سَعى * واَنَّ سَعيَهُ سَوفَ يُرى);[31] و اين‌كه براى آدمى پاداشى جز آن چه با كوشش خودش انجام داده نخواهد بود * و البته انسان پاداش سعى و عمل خودش را به زودى خواهد ديد.
بنابراين شما كه قرآن مى‌خوانيد، از بركات و آثار خاص آن بهره مى‌بريد كه هزاران‌بار ارزشمندتر از قبولى در امتحان و مانند آن است، در حالى كه آن‌ها كه از قرائت قرآن محرومند از اين آثار و بركات بى‌نصيبند.


آيا با خواندن قرآن مى‌توانم در درس‌هايم موفق بشوم؟


با توجه به اين‌كه داشتن حافظه قوى براى موفقيت در درس‌ها مؤثر است، خواندن قرآن[32] و حفظ آن هم يكى از عوامل تقويت حافظه به شمار مى‌رود. پس خواندن و حفظ قرآن، خود باعث موفقيت در درس‌ها مى‌شود; چنان كه تجربه دانش‌آموزان قارى و حافظ قرآن هم اين مطلب را تأييد مى‌كند.
بايد توجه داشت كه خواندن وحفظ قرآن نبايد فرد را از تلاش و كوشش در درس‌ها باز دارد، بلكه بايد با برنامه‌ريزى منظم، هم به كارهاى قرآنى و هم به كارهاى درسى‌برسد.
الف) چه سوره‌اى را بهتر است براى اموات بخوانيم؟ ب) چگونه نيت كنيم؟ ج) آيا مى‌توان ثواب خواندن قرآن را به روح مقدس يكى از چهارده معصوم(ع) هديه كرد؟
الف) خواندن هر سوره‌اى از قرآن براى مردگان مفيد و داراى ثواب است، ولى امامان معصوم(ع) فرموده‌اند: بهتر است كه سوره‌هاى: «الرحمن»، «يس»، «جمعه»، «قدر»، «معوّذتين» (ناس و فلق)، «اخلاص»، «مُلك» و يا «آية‌الكرسى» و‌... خوانده‌شود.[33]
ب) هنگام خواندن قرآن براى شخصى كه از دنيا رفته، همين كه نيت كنيد براى او مى‌خوانم كافى است. اگر شخصى قرآن را براى ثواب بردن خودش تلاوت مى‌كند، بايد به قصد قربت و نزديك شدن به خداوند باشد و اگر براى كسى ديگر و به نيابت از شخص مرده مى‌خواند و مى‌خواهد ثواب قرائت را به روح اموات هديه كند، باز قصد قربت به خداوند متعال لازم است. به اين ترتيب كه قرآن را به قصد قربت به خداوند‌متعال تلاوت كند و ثواب آن را به روح اموات هديه نمايد.[34]
ج) بله، مى‌توان ثواب قرآن و اعمال خير و نيك را به روح مقدس پيشوايان معصوم(ع) هديه نمود و اين كار موجب مى‌شود ثواب عمل، چند برابر شود.
آيا مى‌شود معناى قرآن را به جاى خود قرآن خواند و آيا ثواب آن دو يكى است؟
اگر بخواهيم از علوم و معارف بى‌كران قرآن بهره ببريم، شايسته است به ترجمه و تفسير آن توجه كنيم، تا در پرتو نور معارف الهى و عمل به آن‌ها اجر و ثواب دنيايى و آخرتى را نصيب خود گردانيم.
بايد بدانيم كه خواندن متن عربى قرآن، ثواب ويژه دارد و خواندن ترجمه قرآن، جاى آن را نمى‌گيرد. يكى از مسائلى كه در قرآن و روايات پيشوايان معصوم، مورد تأكيد فراوان قرار گرفته، خواندن و تلاوت قرآن كريم است و اين عمل، يكى از سنت‌هاى حسنه‌اى است كه علما و اوليا و بزرگان دين در طول تاريخ اسلام، به آن اهميت زيادى داده و بر آن تأكيد كرده‌اند; گو اين‌كه خواندن قرآن، سخن گفتن با پروردگار و شنيدن سخنان حضرت ذوالجلال است كه نه تنها ثواب و اجر دارد، بلكه زنگار را از دل‌ها زدوده، قلب‌ها را احيا و از فحشا و منكر منع مى‌كند. هر چند حقّ تلاوت، منحصر به خواندن نمى‌شود، امّا خواندن و عمل كردن مكمل يك‌ديگرند. و اگر عمل كردن و حتى خواندن معناى آن، همراه با تلاوت نباشد، قلب انسان به تدريج مى‌ميرد و يا مانند آهن زنگ مى‌زند. در آيه‌اى از قرآن (إنّ الّذين يتلون كتـب اللّه و أقاموا الصّلوة...) خواندن كتاب خدا مقدم بر نماز و زكات و انفاق آمده است. اميرمؤمنان(ع) يكى از صفات پرهيزكاران را تلاوت قرآن شمرده است.[35]
پيامبر اكرم(ص) فرموده‌اند: برتو باد به خواندن قرآن، چرا كه خواندن قرآن، كفّاره گناهان و نگهدارى از آتش و امان از عذاب آخرت است».[36]
در خود قرآن، با الفاظ مختلف به خواندن قرآن دستور داده شده; براى مثال: (فاقرءوا ما تيسّر منه); آن چه مى‌توانيد از آيات قرآن را بخوانيد.[37]
هدف از خواندن قرآن و حفظ آن چيست؟
هدف از خواندن قرآن، هدايت شدن و رسيدن به سعادت دنيوى و اخروى است. خواندن و حفظ قرآن نتايج بسيارى دارد كه ما تنها بخشى از آن را ذكر مى‌كنيم.

الف) تدبر و تفكر در قرآن:

يكى از هدف‌هاى يادگيرى و حفظ قرآن، تدبر در آن است. قرآن كريم خطاب به پيامبر اكرم(ص) مى‌فرمايد: «كتابى مبارك بر تو فرو فرستاديم تا در آياتش تدبر (و‌انديشه) كنند و خردمندان از آن پند گيرند».[38]

ب) تبرك به قرآن و به دست آوردن ثواب:

در اين مورد تشويق‌ها و تأكيدهاى فراوانى از معصومين(ع) رسيده است:
1. امام صادق(ع): «قرآن عهد خداوند و فرمان اوست بر خلقش، پس بر مسلمان شايسته است در اين عهد خداوند نظر كند و روزى پنجاه آيه از آن را بخواند».[39]
2. امام‌صادق(ع): «براى مؤمن سزاوار است قبل از مرگ، قرآن را فرا گيرد يا در كار ياد گرفتنش باشد».[40]
3. امام‌صادق(ع): «هركس قرآن را از روى [متن عربى] آن قرائت كند، نور‌چشمش زياد مى‌شود‌...».[41]

ج) عمل كردن به قرآن:

امام صادق(ع) فرمود: «حافظ قرآن كه به آن عمل كند، در آخرت با فرشتگان پيام‌آور و نيك رفتار خداوند[ هم‌نشين] است».[42]
آيا با توسل به قرآن مجيد مى‌توانيم معنويت را در وجودمان بارور كنيم; به‌نحوى كه بتوانيم به مراحل بالاى كمال و تزكيه نفس برسيم؟
خداوند متعال مى‌فرمايد: (ونُنَزِّلُ مِنَ القُرءانِ ما هُوَ شِفاءٌ ورَحمَةٌ لِلمُؤمِنين); و ما آن‌چه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است، از قرآن نازل مى‌كنيم...‌.[43]
خداوند متعال قرآن را شفاى آن‌چه در دل‌ها و افكار است و نيز شفاى بيمارى‌هاى جسمانى، معرفى فرموده است. ذات قرآن شفاست و هرگز مرضى در آن راه نمى‌يابد. اگر شخصى به قرآن مراجعه كرد، بدون شفا و درمان باز نمى‌گردد; چنان‌كه حضرت‌على(ع) مى‌فرمايد: «از اين كتاب بزرگ الهى و آسمانى براى بيمارى‌هاى خود شفا و براى حل مشكلاتتان يارى بطلبيد، چون در اين كتاب، درمان بزرگ‌ترين دردهاست‌...».[44]
هر كس به محضر قرآن شرفياب شود و آن را بفهمد و بپذيرد و عمل كند، به‌طور قطع مرض‌هاى درونى‌اش از بين مى‌رود. افزون بر اين، قرآن كريم در مقام پيش‌گيرى مرض نيز با بيانى رسا و متين سعى مى‌كند تا انسان‌ها به امراض فكرى و قلبى دچار‌نشوند.
قرآن مجيد، هم ضعف‌ها و مرض‌هايى را كه مربوط به حكمت نظرى است، با برهان شفا مى‌دهد و هم بيمارى‌هايى را كه مربوط به حكمت عملى است، با تهذيب و تصفيه دل، بهبود مى‌بخشد. قرآن كريم تمام بيمارى‌هاى اعتقادى و اخلاقى انسان را درمان مى‌كند: جهل را كه بدترين بيمارى درونى است، با علم و شك را با يقين، اندوه را با آرامش، ترس را با اميد، اضطراب را با عزم و‌... برطرف مى‌سازد; هم‌چنين قرآن‌كريم امراض جسمانى را شفا مى‌دهد; چنان‌كه در روايات امامان معصوم(ع) بدان اشاره شده است.[45]
بنابراين، انسان با تلاوت و اُنس با قرآن و تفكر و تدبر و سپس عمل به دستورهاى آن مى‌تواند شفاى امراض درونى و حتى جسمى خود را بگيرد.[46]



[1]‌. ميزان الحكمه، ج‌8، ص‌74.
[2]‌. همان، ص‌82.
[3]‌. غررالحكم و دررالكلم، ص‌112.
[4]‌. بحارالانوار، ج‌89، ص‌204.
[5]‌. همان، ص‌200.
[6]‌. ر.ك: الكافى، ج‌2، ص‌613.
[7]‌. بحارالانوار، ج‌89، ص‌202.
[8]‌. الكافى، ج‌2، ص‌603.
[9]‌. قطب الدين راوندى، الدعوات، ص‌237; متقى هندى، كنز العمال، ج‌1، ص‌545.
[10]‌. وسائل‌الشيعه، ج‌6، ص‌168.
[11]‌. ر.ك: الكافى، ج‌2، ص‌611.
[12]‌. تفسير نمونه، ج‌1، ص‌60; ر.ك: رضا بزاز بنائى، ثواب قرائت سوره‌هاى قرآن و محمد شب‌زنده‌دار، شفاخانه قرآن.
[13]‌. فاطر، آيات 29‌ـ‌30.
[14]‌. وسائل‌الشيعه، ج‌6، ص‌184.
[15]‌. همان، ص‌187.
[16]‌. ميزان‌الحكمه، ج‌8، ص‌82.
[17]‌. محمد مظفرى، دانستنى‌هايى از قرآن، ص‌152‌ـ‌153 و عبدالرحمن سيوطى، اللئالى المصنوعة فى الاحاديث الموضوعه، ج‌1، ص‌227‌ـ‌228.
[18]‌. الكافى، ج‌2، ص‌596‌ـ‌634 و ميزان الحكمه، ج‌8، ص‌64‌ـ‌103.
[19]‌. لقمان، آيات 1‌ـ‌2.
[20]‌. تفسير نمونه، ج‌8، ص‌317، 318 و 256.
[21]‌. مجمع‌البيان، ج‌10، ص‌637.
[22]‌. همان، ج‌6، ص‌772 و شيخ صدوق، ثواب الاعمال، ص‌108.
[23]‌. تفسير نمونه، ج‌1، ص‌60.
[24]‌. الميزان، ج‌2، ص‌251‌ـ‌255 و ج‌4، ص‌71‌ـ‌72.
[25]‌. بحارالانوار، ج‌89، ص‌206‌ـ‌209.
[26]‌. نحل، آيه‌89.
[27]‌. انعام، آيه‌38.
[28]‌. حديد، آيه‌25.
[29]‌. اسراء، آيه‌33.
[30]‌. مزمل، آيه‌20.
[31]‌. نجم، آيات 39‌ـ‌40.
[32]‌. ر.ك: بحارالانوار، ج‌63، ص‌290.
[33]‌. ر.ك: مفاتيح‌الجنان، ص‌659‌ـ‌729 و بحارالانوار، ج‌83، ص‌195.
[34]‌. غلامرضا نيشابورى، استفتائات قرآنى، ص‌159.
[35]‌. نهج‌البلاغه، خطبه 193 (همام).
[36]‌. الكافى، ج‌2، ص‌611.
[37]‌. بحارالانوار، ج‌92، ص‌17.
[38]‌. ص، آيه‌29.
[39]‌. همان.
[40]‌. الكافى، ج‌2، ص‌609،607.
[41]‌. الكافى، ج‌2، ص‌449.
[42]‌. همان، ص‌603.
[43]‌. اسراء، آيه‌82.
[44]‌. نهج‌البلاغه، خطبه 175، ص‌567.
[45]‌. مفاتيح‌الجنان، ص‌802‌ـ‌811.
[46]‌. تفسير موضوعى، ج‌1، ص‌234‌ـ‌242.

تاریخ : شنبه 10 فروردين 1392 زمان : 2:27

نویسنده : اميرعباس دسته بندي : همه مطالب قرآن كريم
PostRateBlock /endPostRateBlock OnlyMorePostBlock
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
/endOnlyMorePostBlock

برچسب‌ها: فضيلت, آثار و فوايد تلاوت قرآن كريم,

(نظر)

محبوب کن - فیس نمافيس بوك

PostImageBlock
سايت حضرت عباس" border="0">
/endPostImageBlock

- الفاتحة 2- البقرة 3- آل عمران 4- النساء 5- المائدة 6- الأنعام 7- الأعراف 8- الأنفال
9- التوبة 10- يونس 11- هود 12- يوسف 13- الرعد 14- إبراهيم 15- الحجر 16- النحل
17- الإسراء 18- الكهف 19- مريم 20- طه 21- الأنبياء 22- الحج 23- المؤمنون 24- النور
25- الفرقان 26- الشعراء 27- النمل 28- القصص 29- العنكبوت 30- الروم 31- لقمان 32- السجدة
33- الأحزاب 34- سبأ 35- فاطر 36- يس 37- الصافات 38- ص 39- الزمر 40- غافر
41- فصلت 42- الشورى 43- الزخرف 44- الدخان 45- الجاثية 46- الأحقاف 47- محمد 48- الفتح
49- الحجرات 50- ق 51- الذاريات 52- الطور 53- النجم 54- القمر 55- الرحمن 56- الواقعة
57- الحديد 58- المجادلة 59- الحشر 60- الممتحنة 61- الصف 62- الجمعة 63- المنافقون 64- التغابن
65- الطلاق 66- التحريم 67- الملك 68- القلم 69- الحاقة 70- المعارج 71- نوح 72- الجن
73- المزمل 74- المدثر 75- القيامة 76- الإنسان 77- المرسلات 78- النبأ 79- النازعات 80- عبس
81- التكوير 82- الإنفطار 83- المطففين 84- الإنشقاق 85- البروج 86- الطارق 87- الأعلى 88- الغاشية
89- الفجر 90- البلد 91- الشمس 92- الليل 93- الضحى 94- الشرح 95- التين 96- العلق
97- القدر 98- البينة 99- الزلزلة 100- العاديات 101- القارعة 102- التكاثر 103- العصر 104- الهمزة
105- الفيل 106- قريش 107- الماعون 108- الكوثر 109- الكافرون 110- النصر 111- المسد 112- الإخلاص
113- الفلق 114- الناس            

تاریخ : شنبه 10 فروردين 1392 زمان : 2:15

نویسنده : اميرعباس دسته بندي : همه مطالب قرآن كريم
PostRateBlock /endPostRateBlock OnlyMorePostBlock
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
/endOnlyMorePostBlock

برچسب‌ها: فهرست سوره هاي قرآن , قرآن كريم , قرآن , فهرست قرآن , سوره هاي قرآن , خواص قرآن ,

(نظر)

محبوب کن - فیس نمافيس بوك

PostImageBlock
سايت حضرت عباس" border="0">
/endPostImageBlock

زندگی نامه امام رضا(ع)

مقدمه

امام علي ‌بن موسي‌الرضا عليه‌السلام هشتمين امام شيعيان از سلاله پاك رسول خدا و هشتمين جانشين پيامبر مكرم اسلام مي‌باشند.

ايشان در سن ٣٥ سالگي عهده‌دار مسئوليت امامت ورهبري شيعيان گرديدند و حيات ايشان مقارن بود با خلافت خلفاي عباسي كه سختي‌ها و رنج بسياري رابر امام رواداشتند و سر انجام مامون عباسی ايشان رادرسن ٥٥ سالگی به شهادت رساند.دراين نوشته به طور خلاصه, بعضی ازابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی می نماييم.

 

نام ،لقب و كنيه امام :

نام مبارك ايشان علي و كنيه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترين لقب ايشان «رضا» به معناي «خشنودي» مي‌باشد. امام محمدتقي عليه‌السلام امام نهم و فرزند ايشان سبب ناميده شدن آن حضرت به اين لقب را اينگونه نقل مي‌فرمايند : خداوند او را رضا لقب نهاد زيرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمين از او خشنود بوده‌اند و ايشان را براي امامت پسنديده اند و همينطور ( به خاطر خلق و خوي نيكوي امام ) هم دوستان و نزديكان و هم دشمنان از ايشان راضي و خشنود بود‌ند.

 يكي از القاب مشهور حضرت « عالم آل محمد » است . اين لقب نشانگر ظهور علم و دانش ايشان مي‌باشد.جلسات مناظره متعددی که امام با دانشمندان بزرگ عصر خويش, بويژه علمای اديان مختلف انجام داد و در همه آنها با سربلندی تمام بيرون آمد دليل کوچکي براين سخن است، که قسمتي از اين مناظرات در بخش « جنبه علمي امام » آمده است. اين توانايي و برتري امام, در تسلط بر علوم يكي از دلايل امامت ايشان مي‌باشد و با تأمل در سخنان امام در اين مناظرات, كاملاً اين مطلب روشن مي‌گردد كه اين علوم جز از يك منبع وابسته به الهام و وحي نمي‌تواند سرچشمه گرفته باشد.

پدر و مادر امام :

پدر بزرگوار ايشان امام موسي كاظم (عليه السلام ) پيشواي هفتم شيعيان بودند كه در سال ١٨٣ ه.ق. به دست هارون عباسي به شهادت رسيدند و مادرگراميشان « نجمه » نام داشت.

 

تولد امام :

حضرت رضا (عليه السلام ) در يازدهم ذيقعده‌الحرام سال ١٤٨ هجري در مدينه منوره ديده به جهان گشودند. از قول مادر ايشان نقل شده است كه : هنگامي‌كه به حضرتش حامله شدم به هيچ وجه ثقل حمل را در خود حس نمي‌كردم و وقتي به خواب مي‌رفتم, صداي تسبيح و تمجيد حق تعالي وذکر «لااله‌الاالله» رااز شكم خود مي‌شنيدم, اما چون بيدار مي‌شدم ديگر صدايي بگوش نمي رسيد. هنگامي‌كه وضع حمل انجام شد، نوزاد دو دستش را به زمين نهاد و سرش را به سوي آسمان بلند كرد و لبانش را تكان مي‌داد؛ گويي چيزي مي‌گفت.

نظير اين واقعه, هنگام تولد ديگر ائمه و بعضي از پيامبران الهي نيز نقل شده است, از جمله حضرت عيسي كه به اراده الهي در اوان تولد, در گهواره لب به سخن گشوده و با مردم سخن گفتند كه شرح اين ماجرا در قرآن كريم آمده است.

 

زندگي امام در مدينه :

حضرت رضا (عليه السلام) تا قبل از هجرت به مرو در مدينه زادگاهشان، ساكن بودند و در آنجا در جوار مدفن پاك رسول خدا و اجداد طاهرينشان به هدايت مردم و تبيين معارف ديني و سيره نبوي مي پرداختنند. مردم مدينه نيز بسيار امام را دوست مي داشتند و به ايشان همچون پدري مهربان مي نگريستند.تا قبل ازاين سفر با اينکه امام بيشترسالهای عمرش را درمدينه گذرانده بود, اما درسراسرمملکت اسلامي پِيروان بسياری داشت که گوش به فرمان اوامر امام بودند.

 امام در گفتگويي كه با مامون درباره ولايت عهدی داشتند، در اين باره اين گونه مي فرمايند: همانا ولايت عهدی هيچ امتيازي را بر من نيفزود. هنگامي كه من در مدينه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود واگرازکوچه های شهر مدينه عبورمي کردم, عزيرتراز من كسي نبود . مردم پيوسته حاجاتشان را نزد من مي آوردند و كسي نبود كه بتوانم نياز او ر ا برآورده سازم, مگر اينكه اين كار را انجام مي دادم و مردم به چشم عزيز و بزرگ خويش، به من مى نگريستند.

 

 امامت حضرت رضا (عليه السلام ) :

امامت و وصايت حضرت رضا (عليه السلام ) بارها توسط پدر بزرگوار و اجداد طاهرينشان و رسول اكرم (صلي الله وعليه واله )اعلام شده بود. به خصوص امام كاظم (عليه السلام ) بارها در حضور مردم ايشان را به عنوان وصي و امام بعد از خويش معرفي كرده بودند كه به نمونه‌اي از آنها اشاره مي‌نمائيم.

يكي از ياران امام موسي كاظم (عليه السلام ) مي‌گويد ما شصت نفر بوديم كه موسي بن‌جعفر به جمع ما وارد شد و دست فرزندش علي در دست او بود. فرمود : آيا مي‌دانيد من كيستم ؟ گفتم: تو آقا و بزرگ ما هستي. فرمود : نام و لقب من را بگوئيد. گفتم : شما موسي بن جعفر بن محمد هستيد . فرمود : اين كه با من است كيست ؟ گفتم : علي بن موسي بن جعفر. فرمود : پس شهادت دهيد او در زندگاني من وكيل من است و بعد از مرگ من وصي من مي باشد. در حديث مشهوری نيزکه جابر از قول نبى ‌اكرم نقل مي‌كند امام رضا (عليه السلام ) به عنوان هشتمين امام ووصي پيامبر معرفي شده‌اند. امام صادق (عليه السلام ) نيز مكرر به امام كاظم مي‌فرمودند كه عالم‌ آل‌محمد از فرزندان تو است و او وصي بعد از تو مي‌باشد.

ولايت عهدي :

باري ، چون حضرت رضا (عليه السلام ) وارد مرو شدند, مأمون از ايشان استقبال شاياني كرد و در مجلسي كه همه اركان دولت حضور داشتند صحبت كرد و گفت : همه بدانند من در آل عباس و آل علي (عليه السلام ) هيچ كس را بهتر و صاحب حق‌تر به امر خلافت از علي‌بن‌موسي‌رضا (عليه السلام ) نديدم. پس از آن به حضرت رو كرد و گفت تصميم گرفته‌ام كه خود را از خلافت خلع كنم و آنرا به شما واگذار نمايم. حضرت فرمودند اگر خلافت را خدا براي تو قرار داده جايز نيست كه به ديگري ببخشي و اگر خلافت از آن تو نيست ، تو چه اختياري داري كه به ديگري تفويض نمايي. مأمون بر خواسته خود پافشاري كرد و بر امام اصرار ورزيد. اما امام فرمودند :‌هرگز قبول نخواهم كرد. وقتي مأمون مأيوس شد گفت پس ولايت عهدي را قبول كن تا بعد از من شما خليفه و جانشين من باشيد. اين اصرار مأمون و انكار امام تا دو ماه طول كشيد و حضرت قبول نمي‌فرمودند و مي‌گفتند : از پدرانم شنيدم, من قبل از تو از دنيا خواهم رفت و مرا با زهر شهيد خواهند كرد و بر من ملائك زمين و آسمان خواهند گريست و در وادي غربت در كنار هارون ‌الرشيد دفن خواهم شد. اما مأمون بر اين امر پافشاري نمود تا آنجاكه مخفيانه و در مجلس خصوصي حضرت را تهديد به مرگ كرد. لذا حضرت فرمودند : اينك كه مجبورم, قبول مي‌كنم به شرط آنكه كسي را نصب يا عزل نكنم و رسمي را تغيير ندهم و سنتي را نشكنم و از دور بر بساط خلافت نظرداشته باشم . مأمون با اين شرط راضي شد. پس از آن حضرت, دست را به سوي آسمان بلند كردند وفرمودند : خداوندا ! تو مي‌داني كه مرا به اكراه وادار نمودند و به اجبار اين امر را اختيار كردم؛ پس مرا مؤاخذه نكن همان گونه كه دو پيغمبر خود يوسف و دانيال را هنگام قبول ولايت پادشاهان زمان خود مؤاخذه نكردي. خداوندا عهدي نيست جز عهد تو و ولايتي نيست مگر از جانب تو, پس به من توفيق ده كه دين تو را برپا دارم و سنت پيامبر تو را زنده نگاه دارم. همانا كه تو نيكو مولا و نيكو ياوري هستي .

 

مختصري از كلمات حكمت‌آميز امام :         

امام فرمودند : دوست هركس عقل اوست و دشمن هركس جهل و ناداني و حماقت است. 

امام فرمودند : علم و دانش همانند گنجي مي‌ماند كه كليد آن سئوال است, پس بپرسيد. خداوند شما را رحمت كند زيرا در اين امرچهار طايفه داراي اجر مي‌باشند :

١- سئوال كننده           ٢- آموزنده 

٣- شنونده                  ٤- پاسخ دهنده

 

شهادت امام :

در نحوه به شهادت رسيدن امام نقل شده است كه مأمون به يكي از خدمتکاران خويش دستور داده بود تا ناخن‌هاي دستش را بلند نگه دارد و بعد به او دستور دادتا دست خود را به زهر مخصوصي آلوده كند و در بين ناخن‌هايش زهر قرار دهد و اناري را با دستان زهر‌آلودش دانه كند و او دستور مأمون را اجابت كرد. مأمون نيز انار زهرآلوده را خدمت حضرت گذارد و اصرار كرد كه امام ازآن انار تناول کنند.اما حضرت از خوردن امتناع فرمودند و مأمون اصرار كرد تا جايي‌كه حضرت را تهديد به مرگ نمود و حضرت به جبر, قدري از آن انار مسموم تناول فرمودند. بعد از گذشت چند ساعت زهر اثر كرد و حال حضرت دگرگون گرديد و صبح روز بعد در سحرگاه روز ٢٩ صفر سال ٢٠٣ هجري قمري امام رضا ( عليه السلام ) به شهادت رسيدند .

 

تدفين امام :

به قدرت و اراده الهي امام جواد ( عليه السلام ) فرزند و امام بعد از آن حضرت به دور از چشم دشمنان,  بدن مطهر ايشان را غسل داده وبر آن نماز گذاردند و پيکر پاك ايشان با مشايعت بسياري از شيعيان و دوستداران آن حضرت در مشهد دفن گرديد و قرنهاست كه مزار اين امام بزرگوار مايه بركت و مباهات ايرانيان است.

تاریخ : جمعه 9 فروردين 1392 زمان : 16:32

نویسنده : اميرعباس دسته بندي : همه مطالب زندگي نامه
PostRateBlock /endPostRateBlock OnlyMorePostBlock
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
/endOnlyMorePostBlock

برچسب‌ها: زندگی نامه امام رضا(ع),

(نظر)

محبوب کن - فیس نمافيس بوك

RelatedPostsBlock /endRelatedPostsBlock CommentBlock
ارسال برای این مطلب
این توسط [Comment_Author] در تاریخ [Comment_Date] و [Comment_Time] دقیقه ارسال شده است

[Comment_Gavator]

[Comment_Content]


[Comment_Form] [Comment_Page]
/endCommentBlock

صفحه قبل 1 ... 26 27 28 29 30 ... 37 صفحه بعد