امام صادق عليه السلام :
ثَلاثَةٌ لاتُعرَفُ إِلاّ فى ثَلاثِ مَواطِنَ: لايُعرَفُ الحَليمُ إِلاّ عِندَ الغَضَبِ وَلاَ الشُّجاعُ إِلاّ عِندَ الحَربِ وَلا أَخٌ إِلاّ عِندَ الحاجَةِ؛
سه كس اند كه جز در سه جا شناخته نمى شوند: بردبار جز در هنگام خشم، شجاع جز در جنگ و برادر جز در هنگام نيازمندى.
بحارالأنوار، ج78، ص229، ح9
تاریخ : سه شنبه 6 فروردين 1392 زمان : 1:54نویسنده : اميرعباس
24-
حضرت صادق عليه السّلام فرمود عقل راهنماى مؤمن است.
25-
امام صادق عليه السّلام از پيغمبر (ص) نقل ميكند كه فرمود: اى على هيچ تهيدستى سختتر از
نادانى و هيچ مالى سودبخشتر از عقل نيست.
26-
امام باقر عليه السّلام فرمود چون خدا عقل را آفريد باو فرمود پيش بيا، پيش آمد فرمود برگرد،
برگشت فرمود بعزت و جلالم مخلوقى بهتر از تو نيافريدم، امر و نهى و پاداش و كيفرم متوجه
تو است.
27-
اسحاق بن عمار گويد بحضرت صادق عليه السّلام عرض كردم: نزد مردى ميروم و بعضى
از سخنم را ميگويم او تمام مقصود مرا ميفهمد و مردى ديگر نزد او ميروم و تمام سخنم را
باو ميگويم او طبق گفته من جواب ميدهد و مردى ديگر نزد او ميروم و سخنم را ميگويم او
(چون مقصود مرا نميفهمد) ميگويد دوباره بگو. فرمود: اى اسحاق ميدانى چرا چنين است؟
گفتم: نه، فرمود: آنكه تمام سخن ترا از بعض گفتارت ميفهمد، كسى است كه نطفهاش با عقلش
خمير شده است و آنكه پس از اتمام سخنت جوابترا ميگويد كسى است كه عقلش در شكم مادر
باو آميخته است و آنكه چون سخنش گوئى گويد: دوباره بگو كسى است كه پس از بزرگ شدن
عقلش باو آميخته شده او است كه ميگويد دوباره بگو.
نویسنده : اميرعباس
21-
حضرت باقر عليه السّلام فرمود:
چون قائم ما قيام كند خداوند دست رحمتش را بر سر بندگان
گذارد پس عقولشان را جمع كند و (تا پيروى هوس نكنند و با يك ديگر اختلاف نورزند) و در
نتيجه خردشان كامل شود (متانت و خود نگهداريشان كامل شود).
22-
حضرت صادق فرمود:
حجت خدا بر بندگان پيغمبر است و حجت ميان بندگان و خدا عقل
است.
23-
و فرمود:
پايه شخصيت انسان عقل است و هوش و فهم و حافظه و دانش از عقل سرچشمه
ميگيرند. عقل انسان را كامل كند و رهنما و بيناكننده و كليد كار اوست و چون عقلش بنور
خدائى مؤيد باشد دانشمند و حافظ و متذكر و با هوش و فهميده باشد و از اين رو بداند چگونه
و چرا و كجاست و خير خواه و بدخواه خود را بشناسد و چون آن را شناخت روش زندگى و
پيوست و جدا شده خويش بشناسد و در يگانگى خدا و اعتراف بفرمانش مخلص شود و چون
چنين كند از دست رفته را جبران كرده برآينده مسلط گردد و بداند در چه وضعى است و براى
چه در اينجاست و از كجا آمده و بكجا ميرود؟ اينها همه از تأييد عقل است.
نویسنده : اميرعباس
20-
ابن سكيت گويد بامام دهم عليه السّلام عرض كردم:
چرا خدا حضرت موسى را با وسيله عصا و يد و بيضا و ابزار ابطال جادو فرستاد و حضرت
عيسى را با وسيله طبابت و حضرت محمد را- كه بر او و خاندانش و پيمبران درود باد-
بوسيله كلام و سخنرانى حضرت فرمود: چون خدا موسى عليه السّلام را مبعوث كرد
جادوگرى بر مردم آن زمان غلبه داشت پس او از طرف خدا چيزى آورد كه مانندش از
توانائى آنها خارج بود و بوسيله آن جادوى آنها را باطل ساخت و حجت را برايشان ثابت كرد
و عيسى عليه السّلام را در زمانى فرستاد كه فلج و زمينگيرى زياد شده بود و مردم نياز بطب
داشتند پس او از جانب خدا چيزى آورد كه مانندش را نداشتند پس باجازه خدا مردگان را زنده
كرد و كور مادرزاد و پيس را درمان نمود و حجت را برايشان ثابت كرد. و حضرت محمد
(ص) را در زمانى فرستاد كه خطبهخوانى و سخنورى- بگمانم شعر را هم فرمود- زياد شده
بود، پس آن حضرت از طرف خدا پندها و دستوراتى شيوا آورد كه گفتار آنها را باطل كرد و
حجت را برايشان تمام نمود. ابن سكيت گفت بخدا هرگز مانند ترا نديدم بفرمائيد در اين زمان
حجت خدا بر مردم چيست فرمود: عقلست كه بوسيله آن امام راستگو را ميشناسد و تصديقش
ميكند و دروغگو را ميشناسد و تكذيبش مينمايد. ابن سكيت گفت بخدا جواب درست همين است.
نویسنده : اميرعباس